ترديد كه مانع تصميمگيرى مىشود و انسان را به كارهاى غير متعارف وامىدارد.
وصايا: جمع وصيت (وصيت).
وصل به سكون: حركت آخر كلمهاى را انداختن و بدون وقف نمودن آن را به كلمه بعد چسباندن.
وصيت: سفارش؛ توصيه هايى كه انسان براى كارهاى پس از مرگش مىنمايد.
وضو: شستن صورت و دو دست از آرنج تا نوك انگشتان و مسح سر و روى دو پا با قصد قربت.
وضوى ارتماسى: وضويى كه در آن، اعضاى شستنىِ وضو، به واسطه فرو بردن در آب شسته مىشود.
وضوى تجديدى: وضوى جديدى كه بدون باطل شدن وضوى قبلى گرفته مىشود.
وضوى ترتيبى: وضويى كه در آن، اعضاى شستنىِ وضو، بدون فرو بردن در آب شسته مىشود.
وضوى جبيره: وضويى كه با وجود جبيره در اعضاى وضو گرفته مىشود و نحوه آن در توضيح المسائل آمده است.
وطن: مكانى كه انسان براى اقامت و زندگى كردن اختيار كرده است.
وطى: جماع، نزديكى كردن.
وظيفه ظاهرى احكام ظاهرى.
وقت فضيلت نماز: وقتى كه خواندن نمازهاى يوميه در آن افضل است و ثواب بيشترى دارد، مثل وقت فضيلت نماز صبح كه از طلوع فجر تا به وجود آمدن سرخى طرف مشرق است و يا وقت فضيلت نماز مغرب كه از اذان مغرب تا از بين رفتن سرخى طرف مغرب است.
وقف: وقف آن است كه انسان ملكى را ثابت نگه دارد و منافع آن را براى شخص يا اشخاصى يا براى كار يا مصرفى تعيين نمايد، مثل وقف زمين براى فقرا يا مسجد.
وقف خاص: وقف براى افراد خاص، مثل وقف چيزى بر اولاد.
وقف عام: وقف براى امور خيريه و يا عناوين عامّه، مثل وقف بر فقرا.
وقف به حركت: حركت آخر كلمهاى را ادا كردن و نچسباندن آن كلمه به كلمه بعدى به هنگام قرائت.
وقوف: توقّف؛ توقّف كردن و ماندن در عرفات و مشعر با قصد قربت.
وقوفين: دو وقوف (وقوف در عرفات و وقوف در مشعر الحرام).
وكالت: عقدى است كه به موجب آن انسان كار خود را كه مباشرت در آن لازم نيست، به ديگرى واگذار نمايد تا از طرف او انجام دهد.
وكيل: كسى كه به موجب عقد وكالت، عهدهدار انجام دادن كارى از طرف شخص ديگر (موكِّل) شده است.
ولد الزنا: كسى كه از راه زنا و غير مشروع متولد شده باشد.