اسم الکتاب : انسان در تراز قرآن المؤلف : راد، على الجزء : 1 صفحة : 61
قرآن در مقابل اين نگره، بارها غريو برهان خويش را فرياد زده تا شايد انسانهايى كه در خواب غفلت فرو رفته، بيدار شوند. اينك در ادامه اين گفتار به گونهشناسى آيات در نفى انگاره پوچگرايى مىپردازيم.
نفى لعب
قرآن با نفى پنداره بازيچه بودن آفرينش هستى، به هدفمندى آن به عنوان يكى از اصول نظام احسن تأكيد دارد. اين مهم، دستكم در دو آيه بيان شده است:
نخست. (وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ)[1]: «و آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است به بازيچه نيافريديم»؛
دوم. (وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ)[2]: «و آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است به بازى نيافريدهايم».
در آيات پيش گفته «لعب»؛ يعنى هر عمل بدون هدف، از آفرينش هستى نفى شده است؛ چرا كه از آفريننده حكيمى چون خداوند، محال است كه نظام هستى را با اين گستره و شگفتى بى هدف آفريده باشد؛ افزون بر اينكه لعب، مستلزم وجود جهل و نقص در فاعل است كه از انجام آن به دنبال انتفاع است.[3] علامه طباطبائى نيز با درنگى عميق در اين باره واژه لعب به معناى انجام عمل با نظمى خاص، بدون انگيزهاى عقلايى و تنها با انگيزه خيالى و غير واقعى مىداند؛ مانند بازىهاى كودكان كه جز مفاهيمى خيالى از تقدم و تأخر، سود و زيان، و رنج و خسارت، كه همه مفاهيمى فرضى و موهوم هستند، اثرى ندارد: