اسم الکتاب : انسان در تراز قرآن المؤلف : راد، على الجزء : 1 صفحة : 37
خداوند براى آن عبارت «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ» را به كار برده است كه انسان، به ويژگىهايى دست مىيابد كه او را از همه جهان ممتاز نموده، به او شايستگى خلافت خدا در زمين مىدهد، و قرعه امانتى را كه كوهها و آسمانها بار آن را نتوانست كشيد، به نام او مىزنند. در واقع همين جاست كه «عالم كبير» با همه شگفتىهاى آن در اين «جرم صغير» درج شده و به راستى شايسته (فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ)[1] مىشود.[2]
تركيب تضاد
به باور گروهى از صاحبنظران، تركيب روح و جسد در وجود انسان از شگفتانگيزترين پديدههاى عالم است؛ چرا كه به دليل تفاوت ماهوى روح و جسد، نوعى تباين و تضاد ميان آن دو وجود دارد: روح، پديدهاى لطيف است ولى جسد ضد آن و كثيف به شمار مىرود؛ روح، امور معنوى را درك كرده و از آن التذاذ مىيابد؛ ولى جسم، جز محسوسات چيزى را درك نكرده و تنها از شهوات لذت مىبرد. حال تركيب آن دو در هيكل انسان و برقرارى تعادل و توازن ميان آنان، نشانگر قدرتى كامل و حكمتى باهر بوده و دليلى بر عظمت آفرينش انسان است؛ و خداوند آنچنان كه خود را در آفرينش انسان مورد مدح و ثنا قرار داده در آفرينش ديگر مخلوقات هستى از فرشتگان و آسمانها و زمين و .... مدح نگفته است. اين فرايند پيچيده آفرينش انسان و اعمال نهايت قدرت خداوند در وجود وى است كه سبب شده تا تنها در آفرينش وى از عبارت «أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» ياد كند.[3]