اسم الکتاب : انسان در تراز قرآن المؤلف : راد، على الجزء : 1 صفحة : 100
وسيله امر، هدايت مىكند- با درنظرگرفتن اينكه «باء» در «بامره» به مفهوم سببيت و يا آلت است- مىتوان دريافت كه امام، خود پيش از هركس از چنين هدايتى برخوردار است و اين هدايت از سوى او در ميان ساير مردم انتشار مىيابد، و آنان بر حسب اختلافى كه در مقامات دارند، هركس به اندازه استعداد خود از آن بهرهمند مىشود؛ از اينجا مىتوان دريافت كه امام، رابط ميان مردم و پروردگارشان در دستيابى به فيوضات ظاهرى و باطنى است، همچنان كه در نيل به فيوضات ظاهرى، پيامبر نيز رابط ميان مردم و خداى تعالى است؛ يعنى شريعتهاى الهى كه از راه وحى نازل شده و از سوى پيامبر به ساير مردم منتشر مىشود؛ همچنين درمىيابيم كه امام دليلى است كه مردم را به سوى مقامات مورد نظر راهنمايى مىكند؛ چنان كه پيامبر دليلى است كه مردم را به سوى اعتقادات حق و اعمال صالح راه مىنمايد؛ البته گروهى از اولياى خدا تنها پيامبر بوده، برخى تنها امام و بعضى ديگر از هر دو مقام برخوردار هستند، مانند ابراهيم و دو فرزندش.[1]
4. وحى خيرات
در نگاه برخى از مفسران، مراد از وحى در آيه (وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ)[2] وحى تشريعى است؛ بدين معنا كه «ما انواع كارهاى خير، اداى نماز و پرداخت زكات را در برنامههاى دينى آنها گنجانديم» و نيز مىتواند وحى تكوينى باشد؛ يعنى «به آنها توفيق، توان و جاذبه معنوى براى انجام اين امور بخشيديم». البته هيچيك از اين امور جنبه اجبارى و