در نگرش دينى، نيايش، عنصر مكمّلِ تكاپوى مادّى انسان است،
بهگونهاى كه مؤمن با اميد به خدا و درخواست از معدن رحمت الهى، با تمام توان،
كوشش مىكند و بدانچه به دست مىآورد، خشنود است؛ زيرا در تلاش خود، كوتاهى نكرده
است و به مقدّرات الهى نيز باور دارد. به ديگر سخن، كسى كه به نيايش باور دارد، و
كسى كه اعتقادى به نيايش ندارد، در تلاش دنيوى خويش يكساناند با اين تفاوت كه
نيايشگر، افزون بر تلاش دنيوى، به رحمت پروردگار خود هم اميد دارد و سرانجامِ
كارها را بر اساس مصلحت الهى مىداند. بنا بر اين، راهى براى افسردگى و اضطراب،
باقى نمىمانَد. امّا آنكه از نيايش، روى بر مىتابد، آنچه را برايش پديد مىآيد،
نمىپذيرد و افسرده و مضطرب خواهد شد.
الكسيس
كارْل،- فيزيولوژيست برجسته و برنده جايزه نوبل، نيايش را از نيازهاى ژرف آدمى در
كنار نيازهاى ضرور، مانند خوردن و آشاميدن، مىداند و آن را سبب پايدارى ملّتها و
تمدّنها بر مىشمارد. او مىنويسد:
هيچ
ملّتى در تاريخ و هيچ تمدّنى در گذشته، به زوال قطعى فرو نرفت، مگر آنكه پيش از
آن، سنّت نيايش در ميان آن قوم، ضعيف شده بود.[239]
نيايشگر،
با دعاى خود، فراهم آوردن اسباب و عللى را درخواست مىكند كه از حيطه قدرت انسان،
بيرون است؛ زيرا او مىداند كه تمام اسبابها در حيطه قدرت الهى است.
اهمّيت
دعا در آيات قرآن و احاديث معصومان (ع)، بسيار پُررنگ است، به گونهاى كه قرآن،
ارزش آدمى را به دعاى او مىداند و مىفرمايد:
قُلْ
ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ؛[240]
بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم، هيچ اعتنايى به شما نمىكند).
اين
آيه، به خوبى نشان مىدهد كه دعا، معيارِ ارزشمندى انسان در بارگاه الهى است و اگر
انسان، قدر و ارزش خود را بشناسد، مىتواند با خدا، سخن گويد و خدا نيز پاسخ او را
مىدهد: