زُراره،
در علوم گوناگونى، سرآمد بوده است. او در زمان خويش، عالمى دينشناس، مفسّر، اديب،
شاعر و محدّثى مشهور بود، به گونهاى كه پيشواى دانشمندان شيعه به شمار مى رفت.[156]
او را فقيهترين فرد در بين فقهاى عصرش دانستهاند.[157]
اين
دانشمند عالىمقام، شاگرد سه امام: امام باقر، امام صادق و امام كاظم (عليهم
السلام) بوده است.[158] زُراره، در مجلس درس امام
باقر و امام صادق (عليهماالسلام) شركت مىكرد و احاديث بسيارى را از آن دو امام
بزرگوار، آموخت. او تنها به تحصيل در مجالس درس عمومى آنها اكتفا نمىكرد؛ بلكه از
امامان خواست تا در جلساتى خصوصى، تعليمات بيشترى را به او بياموزند. امامان
(عليهم السلام) نيز وقتى تشنگى او را در تحصيل علوم اسلامى ديدند، راه را براى
فراگيرى بيشتر او، هموار ساختند.
زُراره
كه بيش از چهل سال در مكتب اهل بيت (عليهم السلام) درس آموخته بود[159]
خود نيز معلّمى بزرگ براى طالبان حديث گرديد. او هزاران روايت را براى شاگردان
خود، قرائت و شرح كرد و بدين سان، آنان را با علوم و معارف اسلامى، آشنا ساخت.
شاگردان زُراره، همگى از دانشمندان بزرگ عصر خود گرديدند.
جُمَيل
بن دُرّاج، يكى از شاگردان بسيار باهوش زُراره بوده است. او خود، بعدها از اساتيد
مشهور حديث گرديد و مجلس درس او، بسيار نيكو و جذّاب بوده است. آوردهاند كه روزى،
يكى از شاگردان، از جذابيت و زيبايى كلاس جُميل، تعريف مىكند. جُميل، وقتى سخن
شاگردش را مىشنود، بىاختيار، يادى از مجالس درسِ استادش مىكند و مىگويد: درسِ
من كجا و درسِ زُراره، كجا؟! به خدا سوگند، ما شاگردان، در مجلس درس زُراره،
آنچنان شيفته او مىشديم كه گويى كودكانى هستيم كه گِرداگِرد آموزگار خويش، حلقه
زدهايم.[160]