اسم الکتاب : اهل بيت« عليهم السلام» در قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 315
دروغزن)»، «ليس بشىء (بىارزش است)»، «كان يَضَعَ الحديث (حديث،
جعل مىكرده است)»، «يَسرق الحديث (حديث مىدزدد)» و .... همچنين از قول او
آوردهاند:
هنگامى
كه ميان اهل مدينه در باره چيزى اختلاف مىشد، من برايشان حديث، جعل مىكردم![655]
اين
دو نفر در تمام نقلهاى «كِتابَ اللَّهِ وَ سُنَّتى»
حضور دارند و موجب بىاعتبارى همه آنها شدهاند.
ج-
حاكم نيشابورى، اصل روايت ثقلين را «صحيح» دانسته است؛ ولى گزارش لفظ «سنّتى» را
«غريب» شمرده است:
آن
روايت از خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله كه بر صحيح بودنش بر اساس تخريج از مصادر،
اتّفاق نظر است، اين است:
«يا
أيُّها النَّاسُ! إنِّى قَد تَرَكتُ فيكُم ما لَن تَضِلُّوا بَعدَهُ إن اعتَصَمتُم
بِهِ: كِتابَ اللَّهِ و أنتُم مَسؤولونَ عَنهُ. فما أنتم قائلون؟؛
اى
مردم! من در ميان شما چيزى را بر جا گذاشتم كه اگر به آن چنگ بزنيد، هرگز گمراه
نمىشويد و آن، كتاب خداست و شما از آن، بازخواست خواهيد شد.
پس
پاسخى براى آن داريد؟»؛ امّا ذكر «چنگ زدن به سنّت» در [روايت ديگر] اين حديث،
امرى غريب (نادر) است، گرچه لازم به نظر مىرسد.[656]
از
اين رو، بايد پذيرفت كه گزارش ياد شده از حديث ثقلين (كِتابَ اللَّهِ
وَ سُنَّتى)، معتبر نيست و نمىتواند جاىگزين «كتاب
اللَّه و عترتى» گردد.
د-
در برخى از احاديث شيعى نيز «كِتابَ اللَّهِ و سُنَّتى»،
به جاى «كِتابَ اللَّهِ وَ عِترَتى» آمده است. شيخ صدوق رحمه
الله در كتاب كمال الدين، پس از نقل روايت مشهور حديث