اسم الکتاب : اهل بيت« عليهم السلام» در قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 170
2. مجموع اين افراد، بيش از دوازده نفر است.
3.
حتّى بنا بر مبناى خود قائلان، مشخّص نشده است كه چرا امام حسن عليه السلام،
معاوية بن يزيد و مروان، از اين جمع خارج شدهاند و چرا خلفاى عبّاسى در اين
مجموعه جاى نگرفتهاند؟ آيا «كوتاه بودن مدّت خلافت» و يا «تغيير خانواده خليفه»،
خليفه را از خليفه بودن ساقط مىكند؟!
4.
با قطع نظر از حكومت حاكمان اوّليه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله، واضح است كه
به قدرت رسيدن معاويه و حاكمان پس از او، از طريق زور و قوّه قهريه بوده است. از
اين رو، چنين حاكمانى (چه امَوى و چه عبّاسى)، شايسته عنوان خلافت پيامبر صلى الله
عليه و آله نيستند؛ زيرا مردم بدون اختيار و با اكراه و اجبار، مجبور به پذيرش
خلافت آنان گشتهاند.
5.
اجتماع كامل بر خلافت تمام اين افراد، وجود ندارد. ابتداى حكومت ابو بكر، اين گونه
است؛ چرا كه امام على عليه السلام، اهل بيت عليهم السلام و بعضى از بزرگان صحابه،
حاكميت ابو بكر را تا چند ماه نپذيرفتند. نيمه دوم خلافت عثمان هم با شورش و
اعتراض همراه بود و بنا بر اين، اجتماع بر خلافت وجود نداشت.
خلافت
امام على عليه السلام از آغاز تا انجام، مورد پذيرش معاويه و مردم شام قرار نگرفت.
در برخى مواقع هم با مخالفت اصحاب جمل و اصحاب نهروان رو به رو شد.
6.
بيشتر اين افراد، در پى اقامه معالم دين (بر پا داشتن احكام دين) نبودهاند. بنا
بر اين، مشمول توصيف پيامبر صلى الله عليه و آله نمىگردند. بيهقى، خود به اين
مطلب اشاره كرده و نوشته است:
مقصود
از اقامه دين، بر پا داشتن نشانههاى دين است- خدا داناتر است-، هر چند برخى از
آنان، كارهاى نامشروع انجام مىدادند.[291]