اسم الکتاب : اهل بيت« عليهم السلام» در قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 1129
گفتم: فدايت شوم! از خاندان محمّد؟!
فرمود:
«آرى، به خدا از خود آنان».
گفتم:
قربانت گردم! از خود آنان؟!
فرمود:
«آرى، به خدا، از خود آنان. اى عمر! مگر كتاب خداى عز و جل را نخواندهاى كه
مىفرمايد: «همانا نزديكترين مردم به ابراهيم، كسانى هستند كه از او پيروى
كردهاند و نيز اين پيامبر و كسانى كه [به آيين او] ايمان آوردهاند و خدا ولىّ
مؤمنان است» و مگر نخواندهاى اين سخن خداى بلندنام را كه: «پس هر
كه از من پيروى كند، او از من است و هر كه از من نافرمانى كند، همانا تو آمرزنده
مهربانى»؟».
3/ 7 عيسى بن عبد اللَّه قمى
1371.
الأمالى، مفيد- به نقل از يونس بن يعقوب-: من در مدينه بودم كه در يكى از
كوچههاى آن، امام صادق عليه السلام به من بر خورد و فرمود: «يونس! برو كه مردى از
ما خاندان، جلوى درِ خانه است».
من
به درِ خانه آمدم. ديدم عيسى بن عبد اللَّه نشسته است.
گفتم:
تو كيستى؟
گفت:
من مردى از اهل قم هستم.
ديدم
خيلى زود، امام صادق عليه السلام سوار بر الاغى خود را رسانْد و همان طور سواره
داخل منزل شد و سپس رو به ما كرد و فرمود: «داخل شويد».
آن
گاه فرمود: «اى يونس! گمان مىكنم تو اين سخن مرا كه گفتم:" عيسى بن
عبداللَّه، از ما خاندان است"، باور ندارى؟».
گفتم:
آرى، به خدا- فدايت شوم-! به خاطر اين كه عيسى بن عبد اللَّه، مردى از اهالى قم
است. پس چگونه از شما خاندان است؟
فرمود:
«اى يونس! عيسى بن عبد اللَّه، فردى از ما خاندان است، زنده باشد يا مرده».
1372.
الاختصاص- به نقل از يونس بن يعقوب-: عيسى بن عبد اللَّه قمى خدمت امام صادق
عليه السلام رسيد. چون از نزد ايشان خارج شد، امام عليه السلام به خادم خود فرمود:
«او را صدا بزن».
اسم الکتاب : اهل بيت« عليهم السلام» در قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 1129