انتقام مىكشد، (26) امّا پاداش اهل طاعت را در جوار رحمتش قرار داده
و در بهشت جاودانى خود جاى مىدهد، بهشتى كه داخل شوندگان در آن خارج نشوند، و
تغيير حال (گرمى و سردى و پيرى و جوانى و مانند آنها) بايشان رخ ندهد، و ترسها
بآنان رو نياورد، و به بيماريها مبتلى نگردند، و خطرها عارضشان نشود، و سفرها آنها
را تغيير نداده از جائى بجائى نبرد (تا بغمّ و اندوه غربت و دورى از خاندان گرفتار
شوند) (27) و امّا كيفر اهل معصيت آنست كه آنان را در بدترين جائى (دوزخ) وارد
سازد، و دستها را به گردنهاشان ببندد، و موهاى پيشانيشان را بقدمها پيوسته گرداند،
و پيراهنهايى از قطران (روغنى است بسيار بد بو) و جامههاى آتش سوزان بايشان
بپوشاند، (28) در عذابى باشند كه گرمى آن بسيار سوزنده باشد و در خانهاى كه در را
بروى اهل آن بسته باشند (نتوانند بيرون آيند) در آتشى هستند بسيار سوزان و با غوغاء
داراى زبانه بلند گشته و صداى ترساننده، 29 مقيم در آن آتش بيرون نرود، و از اسير
و گرفتار آن فديه (مالى كه براى استخلاص اسير مىدهند) قبول نمىشود (چون گرفتار
در آتش دوزخ مالى ندارد تا براى رهائى خود بدهد و بر فرض هم كه داشت نمىپذيرند) و
غلّها و بندهاى آن شكسته نمىشود، (30) مدّتى براى آن نيست تا به نهايت رسد و نه
زمان معيّنى براى ساكن در آن مىباشد تا بسر آيد (و ايشان را از عذاب برهاند،
أَللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ مِنْها بِرَحْمَتِكَ الَّتِي سَبَقَتْ غَضَبَكَ).