بود كه گويا او انسان ناكامل و عادى است كه
به خطا و صواب مى رود ، دشنام مى دهد و لعن مى فرستد و سپس
براى لعن شدگان آمرزش مى طلبد .[2]
اين دو
دستگى ميان صحابه ، از عواملى است كه به اختلاف مسلمانان در احكام شرعى ـ بعد
از پيامبر (صلى
الله عليه وآله)
ـ انجاميد . دلايل فراوان ديگرى نيز هست كه اين تقسيم در بر دارنده آن
مى باشد و در بحث هاى آينده خواهد آمد .
داعيانِ
اجتهاد ، بر مشروعيتِ اين اختلاف به اين سخن پيامبر (صلى
الله عليه وآله)استدلال
كردند كه فرمود : «اختلاف أُمّتي رحمة»[3] (اختلاف
امّتم مايه رحمت است) ولى آيا به راستى معناى اين سخن ، همان است كه اهل سنت
از آن برداشت مى كنند یا اینکه معنای ئیگری دارد؟
اگر اين
تفسير از حديث درست باشد ، سخنان ديگر آن حضرت را چگونه تبيين كنيم كه
مى فرمايد :
[2] . بنگريد به ،
صحيح مسلم 4 : 2008/90 ; مسند احمد 2 : 316 ـ 317 و449 (و جلد
3 ، ص400) .
[3] . شرح نَووى بر صحيح
مسلم 11 : 91 ; الجامع الصغير 1 : 48 -
مناوى
در «فيض القدير 1 : 209) مى نويسد : بر سند صحيحى براى اين حديث
دست نيافتم . متقى هندى در «كنز العمّال 10 : 136 ، حديث 28686» آن
را مى آورد ، سپس مى گويد : نصر مقدسى در الحجّة و بيهقى در رسالة
الأشعريّة
ـ بى سند ـ آن را ذكر مى كند . حليمى و قاضى حسين و امام الحرمين و
ديگران آن را آورده اند . شايد در بعضى از كتاب هاى حُفّاظ كه به
دست ما نرسيده (سندِ آن) آمده باشد .
اِسناد
اين حديث ـ نزد اهل بيت (عليهم السلام) ـ صحيح است و امام
صادق (عليه
السلام) آن
را تفسير مى كند به اينكه مقصود ، رفت و آمد در شهرها پس از تفقّه است
تا مردم را انذار دهند و احكام را به آنها بياموزند (علل الشرايع 1 :
85 ; معانى الأخبار : 157) .
بنگريد
كه چگونه حديثى را كه اسناد آن نزدشان صحيح نيست ، براى رسيدن به مقصودشان به
كار مى گيرند !