شما بدون اینکه قربانی همراه داشته باشم، به زیارت خانه خدا میآمدم. اما چه کنم، من قربانی همراه خود آوردهام و به فرمان خدا «حَتَّی یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ» باید در حال احرام بمانم تا روز منی قربانی خود را در قربانگاه سر ببرم، ولی هر کس که قربانی همراه نیاورده، باید از احرام خارج شود و آنچه را که انجام داده است «عمره» محسوب کند و بعدا برای حج احرام ببندد. [1] علی از یمن بازمیگردد
امیر مؤمنان علیه السّلام از حرکت پیامبر برای شرکت در مراسم حج، آگاه گردید. وی با سربازان خود در حالی که 34 قربانی همراه داشت، برای شرکت در مراسم حج حرکت کرد و پارچههایی که از مردم «نجران» به عنوان مالیات اسلامی گرفته بود، همراه خود آورد. علی در نیمه راه، فرماندهی سربازان را به یکی از افسران خود سپرد و به سرعت به جانب مکه حرکت کرد و در نزدیکی آنجا خدمت پیامبر رسید. پیامبر از دیدار علی و موفقیت او خوشحال گردید و از علی پرسید، چگونه نیت کردی؟ او گفت: من موقع احرام، به نیت شما احرام بستم و گفتم: «اللهمّ إهلالا کإهلال نبیک؛ بار الها! به همان نیتی که پیامبر تو احرام بسته من نیز احرام میبندم.» [2] سپس پیامبر را از قربانیهایی که همراه خود آورده بود آگاه ساخت. پیامبر فرمود: تکلیف من و شما در این یکی است و ما باید تا لحظه کشتن قربانیها در حالت احرام باقی بمانیم. سپس دستور داد که علی به طرف سربازان خود بازگردد و آنها را به مکه برساند. وقتی علی به جانب سربازان خود بازگشت، دید تمام پارچههایی که از ملت
[1]. بحار الانوار، ج 21، ص 319. این سرگذشت ما را به سرسختی گروهی از صحابه در مقابل دستورهای اکید پیامبر، رهبری میکند. در تاریخ اسلام، گواههای زیادی بر این مطلب هست و مرحوم شرف الدین عاملی کتاب ویژهای، به نام النص و الاجتهاد در این مورد دارند. [2]. مفید، الارشاد، ص 92. کردار علی و امضای رسول گرامی، حاکی است که نیّت اجمالی کافی است و هرگز لازم نیست که نیّتکننده بر خصوصیات عمل خود آشنا باشد.