من فرد جوانی هستم که در طول عمر داوری نکرده و روی کرسی قضاوت ننشستهام. پیامبر دست بر سینه او نهاد و درباره وی دعا کرد و گفت: بار الها! قلب علی را هدایت فرما و زبان او را از لغزش مصون بدار. سپس فرمود: علی! با کسی از در جنگ وارد مشو و بکوش در پرتو نیروی منطق و حسن سلوک، مردم را به راه راست هدایت نمایی. به خدا سوگند! اگر خدا، کسی را از طریق تو به راه راست راهنمایی کند از آنچه خورشید بر آن میتابد بهتر و نیکوتر است. در پایان، چهار سفارش مهم به علی فرمود و گفت: 1. دعا و نیایش را پیشه خود ساز، زیرا دعا غالبا با اجابت همراه است. 2. در تمام حالات سپاسگزار و شاکر باش، زیرا شکر موجب فزونی نعمت است. 3. اگر با کسی و یا گروهی پیمان بستی، آن را محترم بشمار. 4. از مکر و نیرنگ و فریب دادن مردم بپرهیز، زیرا حیله بدکاران، به خود آنان بازمیگردد. علی علیه السّلام در مدت اقامت خود در یمن، داوری و قضاوتهای حیرتانگیزی نمود که بسیاری از آنها در کتابهای تاریخ و حدیث ضبط گردیده است. پیامبر به این مقدار از راهنمایی اکتفا نفرمود و مکتوبی به اهل یمن- که مضمون آن، دعوت ملت یمن به آیین توحید بود- نوشت و به علی داد و دستور فرمود: که علی آن را برای ملت یمن بخواند. «براء بن عازب» از کسانی بود که در یمن ملازم علی بود. وی نقل میکند که وقتی علی به نخستین نقطه مرزی یمن رسید، صفوف سربازان اسلام را که در آنجا قبلا به فرماندهی «خالد بن ولید» استقرار داشتند، منظم نمود و نماز صبح را با جماعت خواند. سپس تمام افراد قبیله «حمدان» را که از بزرگترین قبایل یمن بودند، برای شنیدن نامه پیامبر دعوت کرد. وی پیش از خواندن پیامبر رسول خدا، خدا را حمد و ثنا گفت؛ سپس پیام پیامبر را برای آنان خواند. شکوه مجلس، شیرینی بیان و عظمت گفتار پیامبر آنچنان قبیله «حمدان» را تحت تأثیر قرار داد که همگی در ظرف یک روز اسلام آوردند. امیر مؤمنان جریان را با نامهای به اطلاع پیامبر رسانید. پیامبر پس