به نام خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب. [این نامهای است] از محمد پیامبر خدا به اسقف نجران. خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش میکنم و شما را از پرستش «بندگان» به پرستش «خدا» دعوت مینمایم. شما را دعوت میکنم که از ولایت بندگان خدا خارج و در ولایت خداوند وارد شوید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید [لا اقل] باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید (که در برابر این مبلغ جزئی از جان و مال شما دفاع میکند) و در غیر این صورت به شما اعلام خطر میشود. [1] برخی از مصادر تاریخی شیعه اضافه میکند که آن حضرت آیه مربوط [2] به اهل کتاب را نیز نوشت که در آن همگی به پرستش خدای یگانه دعوت شدهاند. نمایندگان پیامبر وارد نجران شده، نامه پیامبر را به اسقف نجران دادند. وی نامه را با دقت هرچه تمامتر خواند و برای تصمیم، شورایی مرکب از شخصیتهای بارز مذهبی و غیر مذهبی تشکیل داد. یکی از افراد طرف مشورت، «شرحبیل» بود که به عقل و درایت و کاردانی شهرت داشت. وی در پاسخ «اسقف» چنین اظهار نمود: اطلاعات من در مسائل مذهبی بسیار ناچیز است. بنابراین، من حق ابراز نظر ندارم و اگر در غیر این موضوع با من مشورت میکردید، میتوانستم راه حلهایی در اختیارتان بگذارم. اما ناچارم مطلبی را تذکر دهم و آن اینکه: ما مکرر، از پیشوایان مذهبی خود شنیدهایم که روزی منصب نبوت از نسل «اسحاق» به فرزندان «اسماعیل» انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که «محمد» که از اولاد «اسماعیل» است، همان پیامبر موعود باشد. شورا نظر داد که گروهی به عنوان «هیئت نمایندگی نجران» به مدینه بروند، تا از نزدیک با محمد صلی اللّه علیه و آله و سلّم تماس گرفته، دلائل نبوت او را بررسی کنند. [1]. بحار الانوار، ج 1، ص 285. [2]. منظور آیه: قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ میباشد. «عمران (3) آیه 64، بحار الانوار، ج 21، ص 287».