گفت: نظر سران قریش این است که امسال از این نقطه به مدینه بازگردید و انجام مراسم عمره را به سال آینده موکول کنید. مسلمانان میتوانند سال آینده مانند تمام طوایف عرب در مراسم حج شرکت کنند، مشروط بر اینکه بیش از سه روز در مکه نمانند و سلاحی جز سلاح مسافر همراه نداشته باشند. مذاکره سهیل با پیامبر سبب شد که یک قرارداد کلی و وسیعی میان مسلمانان و قریش بسته شود. او در شرایط و خصوصیات پیمان، فوق العاده سختگیری میکرد. گاهی کار به جایی میرسید که نزدیک بود رشته مذاکره صلح قطع شود، ولی از آنجا که طرفین به صلح و مسالمت علاقهمند بودند، دو مرتبه رشته سخن را به دست گرفته و در خصوص آن سخن میگفتند. مذاکرات هر دو نفر، با تمام سختگیریهای «سهیل» به پایان رسید و قرار شد مواد آن در دو نسخه تنظیم گردد و به امضای طرفین برسد. بنا به نوشته عموم سیرهنویسان، پیامبر علی را خواست و دستور داد که پیمان صلح را به شرح زیر بنویسد: پیامبر به امیر مؤمنان فرمود: بنویس «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» و علی نوشت. سهیل گفت: من با این جمله آشنایی ندارم و «رحمان» «رحیم» را نمیشناسم. بنویس باسمک اللهم؛ یعنی به نام تو ای خداوند. پیامبر موافقت کرد به ترتیبی که سهیل میگوید، نوشته شود و علی نیز آن را نوشت. سپس پیامبر به علی دستور داد که بنویسد: «هذا ما صالح علیه محمد رسول اللّه»؛ یعنی این پیمانی است که محمد، پیامبر خدا با سهیل نماینده قریش بست. سهیل گفت: ما رسالت و نبوت تو را به رسمیت نمیشناسیم. اگر معترف به رسالت و نبوت تو بودیم، هرگز با تو در جنگ وارد نمیشدیم. باید نام خود و پدرت را بنویسی و این لقب را از متن پیمان برداری. در این مورد برخی از مسلمانان راضی نبودند که پیامبر تا این حد تسلیم خواسته