(مسأله
1939) احياء كردن زمين باير، كه از اوّل باير بوده، به قصد تملّك جايز است
و پس از احيا كردن حكم ملك بر آن جارى مىشود، خواه احيا كننده مسلمان، (مؤمن يا
اهل خلاف) و يا كافر باشد.
(مسأله
1940) زمين باير به وسيله خريدن از دولت و يا ثبت كردن در دفاتر دولتى، به
تملّك شخص در نمىآيد، بلكه همچنان به حالت اباحه باقى مىماند، و هركس نسبت به
احيا كردن آن اقدام كند به ملكيّت او در مىآيد و صاحب سندنمىتواند از آن جلوگيرى
به عمل آورد، فقط مىتواند از زدن سند بهنام او خوددارى كند، يا چيزى در مقابل آن
مطالبه نمايد.
(مسأله
1941) احيا كردن زمين، عبارت است از انجام دادن چيزى كه به وسيله آن عرفا
بگويند كه در اين زمين عمران و آبادى انجام گرفته است، مثل اينكه آنجا را به صورت
مزرعه، بستان، منزل، محلّ تجارت، انبار كالا، محلّ نگهدارى دام و طيورو امثال
اينها در آورده باشد. و اگر چنين كارى انجام نشده باشد، ملكيّت حاصل نمى شود.
(مسأله
1942) كسى كه به وسيله احياء و يا غير آن مالك زمينى بشود، در حريم آن حق
پيدا مىكند، و لذا مىتواند از راه و چاه، چشمه و چراگاه و ديگر امكانات موجود در
آن برخوردار باشد، به گونهاى كه حدود آن را بيان خواهيم