در اين صورت شفعه حق سيطره شريكى
بر شريك ديگر است، كه ايجاب مىكند اولويت او را در گرفتن سهم شريك بر شخص ثالث.
پس به مجرد اينكه شريك اقدام به معامله كند، شريك ديگر مىتواند از حق شفعه
استفاده كند و كالا را بهقيمت توافق شده بردارد.
(مسأله
1170) استفاده از حق شفعه با هر گفتار و يا كردارى كه بر آن دلالت كند،
تحقق مىيابد، مثلًا:
من
اين كالا را به همان قيمت برداشتم يا من اين كالا را اخذ به شفعه كردم يا با
پرداختن بهاى آن به خريدارويا با اقدام به فروش همه كالا و پرداخت بهاى سهم شريك.
(مسأله
1171) در اخذ به شفعه آگاهى بر قيمت توافق شده شرط نيست و لذا در صورت جهل
به قيمت توافق شده نيز مىتواند اقدام به عمال حق شفعه كند.
(مسأله
1172) حق شفعه فقط در صورت اقدام بر فروش ثابت است، پس اگر شريك حق خودش
را به ديگرى هبه كند، يا آن را مهريه زنى قرار دهد، يا با كسى مصالحه كند شريك
ديگر حق اعمال حق شفعه ندارد.
شرايط
صاحب حق شفعه
صاحب
شفعه به كسى گفته مىشود كه حق اعمال حق شفعه را داشته باشد.
(مسأله
1173) چند شرط در صاحب شفعه معتبر است:
اوّل:
اسلام
(مسأله
1174) اگر فروشنده و يا خريدار مسلمان باشند، شريك غير مسلمان، بنابر
احتياط واجب، حق را عمال حق شفعه را ندارد.
دوّم:
فقط يك شريك داشته باشد.
(مسأله
1175) اگر تعداد شركا بيش از دو نفر باشد، براى هيچكدام از آنها حق شفعه
ثابت نيست خواه همه سهم خود را بفروشند، فقط يك نفر بماند و يا تعداد كمى از آنها
سهم خودشان را بفروشند و تعداد بيشترى بماند.
(مسأله
1176) همسايه بر همسايه خود حق شفعه ندارند، پس اگر همسايهاى خانه و يا
محلّ كارش را بفروشد، همسايهاش كه با او شريك نيست، حق شفعه ندارد.