تغيير رويه داد در رفتار با شوهرش، پس در اين صورت اگر مرد او را نصيحت كرد و پند و اندرز داد و در او تأثير نكرد و اطاعت شوهر نكرد، در اين حال او ناشزه شناخته مىشود، و مرد مىتواند كه از او دورى كند و چنانچه با دورى كردن زن رام نگشت مىتواند او را بزند.
مسأله 10 بايد مراعات شود كه مبادا بدن زن سرخ و سياه شود، و چنانچه با زدن كمى او رام مىشود جايز نيست شديداً او را تنبيه كند، چنانچه جايز نيست در زدن، مقصودش انتقام كشيدن باشد، بلكه لازم است قصدش اصلاح كار زناشويى باشد.
مسأله 11 اگر مرد در فرض سابق زن را بزند به طورى كه جنايتى بر او وارد آيد، بايد غرامت او را بكشد.
مسأله 12 هم چنان كه زن ناشزه مىشود به ترك طاعت شوهرش، مرد هم ناشزه مىشود به اين كه حقوقى كه بايد بپردازد مثل نان دادن و لباس پوشانيدن و با او نزديكى كردن و غير اينها نپردازد و خلاف كند، در اين صورت زن مىتواند مطالبه كند حق خودش را و موعظه و نصيحت كند شوهرش را و چنانچه فايدهاى نبخشيد، مىتواند داد خودش را از حاكم شرع و مجتهد وقت بخواهد.
در احكام اولاد
مسأله 1 با جمع شدن سه شرط مىتوان بچه را به شوهر نسبت داد: اول: نزديكى كردن شوهر با زن. دوم: گذشتن شش ماه يا بيشتر از وقتى كه آنها با هم نزديكى كردند. سوم: نگذشتن نه ماه بيشتر از آن وقت چنانچه علما گفتهاند، ولى در اين شرط اشكال است، پس در اين صورت كه اين سه شرط با هم جمع شدند اولاد مال پدر است و گر نه مىتواند پدر او را از خود نفى كند، بلكه واجب است كه انكار كند كه او بچه او است.
مسأله 2 اگر چنانچه مرد به زن دخول نكرده ولى منى مرد ريخته شده