مسأله 2 اگر كسى دو زن دارد، پس در اين صورت اگر با يكى از آنها شب را به روز آورد بايد با ديگرى هم چنين كند، ولى بعد از آن كه حق دومى را ادا كرد ديگر لازم نيست كه از اول شروع كند، و هم چنين است اگر سه زن يا چهار زن دارا باشد.
مسأله 3 چنانچه كسى دو زن دارد، مىتواند سه شب از چهار شب را پيش يكى از آنان باشد و شب چهارم پيش ديگرى بخوابد، هم چنين است اگر سه زن دارا باشد، در اين صورت هم مىتواند دو شب پيش يكى بخوابد و دو شب ديگر پيش آن دو زن ديگر.
مسأله 4 اين احكامى كه ذكر شد مربوط به زن عقدى است، امّا زن صيغه چه يكى باشد چه بيشتر حقى از اين جهت ندارد.
مسأله 5 هر يك از زنان مىتوانند حق شب خوابگى خود را ببخشند، چنانچه مىتوانند به زن ديگرى واگذار كنند و در اين صورت بر مرد لازم است كه مراعات كند و از رفتن پيش آن زن رو متابد.
مسأله 6 اين احكامى كه ذكر شدند مربوط است به مردى كه حاضر است و امّا اگر مسافر باشد پس بر او چيزى لازم نيست، و قضا ندارد بعد از آن كه از سفر مراجعت كرد.
مسأله 7 مردى كه چهار زن دارد اگر خواست شروع كند به رفتن پيش يكى بعد از ديگرى اختيار با خود اوست در انتخاب كردن كدام يك براى شب اول، و كدام يك براى شب دوم، و كدام يك براى شب سوم.
مسأله 8 اگر چنانچه زن ناشزه شد به اين معنى كه اطاعت نكرد شوهر خود را در امورى كه بايد اطاعت كند، مثلًا تمكين نكرد يا خود آرايى ننمود اگر شوهر بخواهد آن را، و يا آن كه از خانه بدون اجازه او بيرون رفت، پس در اين صورت حق شب خوابگى ندارد و نفقهاى بر گردن شوهرش نيست.
مسأله 9 اگر چنانچه علائم نشوز در زن پيدا شد، به اين كه بد اخلاقى كرد و