عاقل باشد و صحيح است كفالت براى طفل و ديوانه، لكن بايد ولى آنها قبول نمايد.
مسأله 3 در كفيل و در كسى كه براى او كفيل شده (مكفولٌ له) معتبر است رضاى به عقد و امّا كسى را كه كفيل او مىشوند (مكفول) معتبر نيست رضاى او بنا بر اقوى و او نيز طرف عقد نيست.
مسأله 4 عقد كفالت لازم است و نمىشود فسخ كرد آن را، مگر با رضاى طرفين و مىشود براى هر يك از كفيل و مكفولٌ له خيار فسخ قرارداد در مدت معلومى.
مسأله 5 بعد از تمام شدن عقد كفالت با شرايط صحت مىتواند كسى كه براى او كفالت شده (مكفول له) از كفيل مطالبه كند شخصى را كه كفيلش شده، پس اگر كفالت بىشرط و قيد شده يا شرط شده كه او را فوراً حاضر كند مىتواند مطالبه كند كه فوراً حاضر كند و اگر قرارداد كردند كه در وقت معين ديگرى حاضر كند مىتواند به همان نحو مطالبه كند.
مسأله 6 بر كفيل واجب است كه به هر وسيله مشروعى متوسل شود براى احضار آن كس را كه كفيل او شده است.
مسأله 7 كراهت دارد كه انسان خود را در معرض كفالت درآورد و در حديث است كه كفالت خسارت و غرامت و ندامت دارد.