اسم الکتاب : « اسم مستأثر» در وصيت امام و زعيم اكبر المؤلف : محمدى گيلانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 11
شنيدم كه مىفرمودند: «وقتى مريدى از عارف كاملى استجازت خواست كه در حضورش بيتى كه غنى از معرفت بوده با آهنگى مناسب خوانده شود، آن عارف بزرگوار پاسخ دادند كه در اين صورت با استماع آن خواهم جان سپرد، ولى به خواسته آنها احترام نهاد و اجازه داد كه بخوانند، چون خوانده شد، طاير روحش به كنگره عرش طيران نمود و با عرشيان همداستان گرديد».!
اين لطيفه نهانى در حوزه نوآفرينى گاهى طريقه بديعى مىآفريند كه جدّاً ستايش خيز و شگفت انگيز است مثلًا همه ما مىدانيم كه يكى از امتيازات غزلهاى حافظ اين است كه هر بيتى از هر غزلش معناى مستقلى دارد كه ظاهراً با بيت قبل و بعد آن، بىارتباط است، و همين استقلال ابيات، هر يك در معنائى طبعاً سبب اين پندار مىشود كه مجموعه غزل معنائى يكدست ندارد، همين پندار موجب ايراد شاه شجاع بر حافظ گرديد و حافظ در جواب وى گفت: «معذلك اشعار حافظ شهره آفاق است، و اشعار رقيبان حافظ از دروازه شيراز بيرون نمىرود» شاه شجاع جوان و با سواد و شاعر پيشه ولى سبك مغز و جانى از جواب حافظ برآشفت و نزديك بود كه جان حافظ به خاطر اين صراسحت لهجه بر باد رود كه با شفاعت بعضى از امناء سلطان ردّ بلا شد و شاه شجاع از ايشان در گذشت، گرچه بعداً به بهانههايى براى خواجه حافظ كه مظهر اعتدال و گنجور معارف و گنجينه اخلاق و آداب اسلامى بود، محكمه تفتيش عقايد ترتيب داد و باعث نابود شدن آثار او شد زيرا خانوادهاش از شدت ترس، همه نوشتهها و مسوّدههاى او را پاره پاره كردند يا به آب شستند.
البته اين ايراد هم بر خواجه وارد نبوده، زيرا در عين اينكه هر بيتى از غزل وى معناى مستقلى دارد، اما معنا و غرض خاصى را كه مجموعه غزل الهام مىكند، صورت وحدانى به آن مىبخشد و پيوستگى ابيات به ظاهر بيگانه را فراهم مىآورد، و سيماى جذّاب به وى عطا مىكند.
و اين لطيفه نهانى كه گاهى در شكل بازآفرينى جلوه مىكند، معجزه مىسازد؛ جواهر ادب و معرفتى كه طوفان حوادث آنها را نسياً فسياً نموده است، هنرمند صاحب لطيفه آنها را در كارگاه سازمانهاى نو و بكر در نهايت استادى و ظرافت پرداخت مىكند و صيقل و جلا بدانها مىدهد و صفا و تابندگى را به آنها باز مىگرداند و در زنجير عبارات دلنشين در آورده و همچون گردن بند زيبا به گردن شاهد ادب و معرفت مىآويزد.
همانگونه كه نقاش هنرمند با درهم آميختن چند رنگ اصلى، تصويرهاى اعجاب انگيز پديد مىآورد، بازآفرينى هنرمند نيز از مواد متروكى تابلويى از معارف ترسيم مىكند كه ديده دل صاحبدل را خيره مىكند و ذهن آگاه او را به اهتزاز در مىآورد و در
اسم الکتاب : « اسم مستأثر» در وصيت امام و زعيم اكبر المؤلف : محمدى گيلانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 11