اسم الکتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) المؤلف : الخميني، السيد روح الله الجزء : 1 صفحة : 254
خير را. پس صبر كنيد و مهيا كنيد خود را بر صبر تا مزد داده شود.» شرح «نائبة» مفرد «نوائب» است. و آن حوادث و مهمات نازله است. و در صحاح گويد به معنى مصيبت است.
و «دكّ» به معنى دقّ، يعنى كوبيدن است. و در صحاح است: «و قد دككت الشّيء أدكّه دكّا إذا ضربته و كسرته حتّى سوّيته بالأرض.»- انتهى. [1] و تداكّت عليه، أى، تداقّت. و به معنى اجتماع و ازدحام نيز آمده، چنانچه از نهايه منقول است در حديث حضرت امير المؤمنين، عليه السلام: ثمّ تداككتم عليّ تداكك الإبل إليهم على حياضها. أى، ازدحمتم. [2] و از نهايه نيز نقل شده كه اصل «دكّ» به معنى «كسر» است. [1] و در اين حديث شريف به مناسبت لم تكسره به معنى اوّل انسب است، گر چه معنى دوم نيز مناسب است.
و كلمه [إن] در و إن اسر وصليّه است، و «قهر» و «استبدل» عطف به آن است.
و مجلسى [2]، رحمه اللّه، فرموده در بعض نسخهها و استبدل بالعسر يسرا وارد است. [3] بنابراين عطف است بر لم تكسره، پس غايت صبر شود.
جمله أن استعبد مبنى للمفعول و فاعل لم يضرر است. و در نسخه مرآة العقول به تقديم «باء» موحّده بر «عين» مهمله وارد است. [4] و در وسائل به تقديم «عين» بر «باء» منقول است. [5] و مظنون است كه نسخه مرآة از غلط كاتب باشد، گرچه معنى آن نيز خالى از صحت نيست. ولى مناسب با مقام و سر تا پاى حديث شريف آن است كه در نسخه وسائل است.
و ما ناله عطف است به ظلمة الجبّ. يعنى، ضرر نرساند او را آنچه به او رسيد از ظلم برادرها و حزن و بليّات.
و قوله: أن منّ اللّه اظهر آن است كه به تقدير «إلى» است، و متعلق است به لم تضرر در دو موضع بر سبيل تنازع. و مرحوم مجلسى احتمالات كثيره در آن داده [6] كه ذكر آنها خالى از تطويل نيست.
و مراد به آنكه «مالك آن حضرت بنده او گرديد» اين است كه مطيع او گرديد.
[1] «چنانكه آن را ضربه زدم و شكستم تا با زمين هموار شد.»
[2] «پس از آن گرد من فراهم آمديد چون فراهم آمدن شتران تشنه هنگامى كه به آبشخورهاشان وارد مىشوند.» نهج البلاغه، «خطبه» 220 و نيز در نهايه ابن اثير، ج 2، ص 128.