اسم الکتاب : کلیات علوم اسلامی ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی الجزء : 1 صفحة : 405
این گونه رفتار، آزادانه نیست.
رفتاری که آزادانه و از روی اختیار باشد دوگونه است: یا ناشی از یک تمایل است و یا ناشی از احساس وظیفه و تکلیف است. اگر از یکی از تمایلات ناشی شده باشد، آن کار اخلاقی نیست؛ ولی اگر از احساس تکلیف ناشی شده باشد، اخلاقی است.
پس فعل انسان، ماهیت اخلاقی و یا غیراخلاقی بودن خود را از انگیزهاش کسب میکند؛ یعنی اگر ارادهاش از انگیزه احساس تکلیف منبعث شده باشد، فعلش ماهیت اخلاقی دارد و اگر نه، نه. اخلاقی بودن یک کار هنگامی است که «تمایل» هیچ دخالتی نداشته باشد، بلکه جلو تمایل گرفته شود.
کانت میگوید:
هیچ چیز را در دنیا و حتی خارج از آن نمیتوان تصور کرد که بتوان آن را بدون قید و شرط نیک نامید، مگر خواست و اراده نیک را [1]
مقصود کانت از اراده نیک، اراده منبعث از احساس تکلیف است.
خلاصه نظریه کانت را اینچنین میتوان تقریر کرد:
الف. ما میان کارها فرق میگذاریم؛ برخی را اخلاقی و برخی را غیراخلاقی و یا ضد اخلاقی تشخیص میدهیم. کار اخلاقی، باارزش و شایسته ستایش و تحسین است. کار ضد اخلاقی، ارزش منفی و پایین آورنده دارد و شایسته نکوهش و مذمت است. و کار غیراخلاقی نه شایسته تحسین است و نه شایسته ملامت، نه باارزش است نه ضد ارزش. مثلًا یک کاسب که از صبح تا غروب برای زندگی شخصی خود معامله میکند، اگر در بین ج کارج یک مشتری به جای ده تومان اشتباهاً صدتومان به او بدهد و برود، آن کاسب اگر به دنبال او برود و او را متوجه اشتباهش کند و بقیه پولش را به او بدهد، یک کار باارزش کرده است و اگر از غفلت او سوء استفاده کند و پول را برای خود بردارد یک کار ضد ارزش انجام داده است. اما کارهای عادی و معمولی روزانه او، نه باارزش است و نه ضد ارزش.
ب. کار باارزش آنگاه باارزش است که از روی اختیار و آزادی باشد، پس اگر از روی اجبار و اضطرار باشد فاقد ارزش است. مثلًا اگر کاسب مزبور از ترس پلیس پول را بدهد،