responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : کلیات علوم اسلامی ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 38

که جزء ذات افراد خود از قبیل خط و سطح و حجم است. همه آنها کمّند به علاوه چیز دیگر؛ یعنی کمّیت جزء ذات آنهاست نه تمام ذات آنها و نه چیزی خارج از ذات آنها.

سوم مانند «ناطق» که جزء دیگر ماهیت «انسان» است و «متصل یک بعدی» که جزء دیگر ماهیت «خط» است.

چهارم مانند «راهرونده» (ماشی) که خارج از ماهیت افراد خود است؛ یعنی راه رفتن جزء ذات یا تمام ذات روندگان نیست ولی در عین حال به صورت یک حالت و یا عارض در آنها وجود دارد، اما این امر عارض اختصاص به افراد یک نوع ندارد بلکه در انواعی از حیوان وجود دارد و بر هر فردی که صدق میکند از ذات و ماهیت آن فرد اعمّ است.

پنجم مانند «تعجب کننده» که خارج از ماهیت افراد خود (همان افراد انسان) است و به صورت یک حالت و یک عرض در آنها وجود دارد و این امر عرضی اختصاص دارد به افراد یک ذات و یک نوع و یک ماهیت یعنی نوع انسان [1].


[1]. گفتیم «کلّی» اگر جزء ذات باشد یا اعمّ از ذات است یا مساوی با آن؛ یعنی کلی اگر جزء ذات باشد حتماً از نسبتهای اربعه که قبلًا توضیح داده شد یکی از دو نسبت را میتواند داشته باشد: اعمّ مطلق و تساوی. اینجا جای این پرسش هست که آن دو نسبت دیگر چطور؟ آیا ممکن است که کلی جزء ذات باشد و در عین حال متباین با ذات یا اعمّ من وجه از ذات باشد؟

پاسخ این است که خیر. چرا؟ جواب این چرا را فلسفه باید بدهد و از لحاظ فلسفی جوابش روشن است و ما فعلًا از ورود به آن صرف نظر میکنیم.

این هم لازم به یادآوری است که نسبت عموم و خصوص مطلق میان جزء ذات و ذات همواره به این نحو است که جزء ذات اعمّ از ذات است و ذات اخصّ از جزء ذات است اما عکس آن ممکن نیست یعنی ممکن نیست که ذات اعمّ از جزء ذات باشد. توضیح این مطلب نیز با فلسفه است.

اسم الکتاب : کلیات علوم اسلامی ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 38
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست