responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 145

کهای بلند نظر شاهباز سدره نشین

نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است

باز انسان را مثل یک مرغی میداند که از آشیانه خودش آواره شده، آمده در خرابه. آن آشیانه است این خرابه. در منطق حافظ، انسان مرغ بیرون از آشیانه و جا گرفته در خرابه است. در جای دیگر که به اصطلاح آن را «آهوی وحشی» مینامند- و زیاد هم هست- اشعاری دوبیتی دوبیتی دارد که غزل نیست که همه ردیف و قافیه داشته باشد. در آنجا به نظر من حافظ تمام سعیاش همین است که غربت انسان را نشان بدهد. انسان را تشبیه میکند به آن آهوی وحشی- یعنی آهوی غیر اهلی- که او را گرفتهاند و از خیل آهوان جدا مانده است، میگوید:

الاای آهوی وحشی کجایی

مرا با توست چندین آشنایی

دو تنها و دو سرگردان دو بیکس

دد و دامت کمین از پیش و از پس

بیا تا حال یکدیگر بدانیم

مراد هم بجوییم ار توانیم

که میبینم که این دشت مشوّش

چراگاهی ندارد خرّم و خوش [1]

که خواهد شد بگوییدای رفیقان

رفیق بیکسان یار غریبان

غریب فقط با غریب میتواند رفیق باشد. آن شعر معروف امرء القیس چنین است:

اجارَتَنا ا نّا غَریبانِ هیهُنا

وَ کلُ غَریبٍ لِلْغَریبِ نَسیب

یعنی غریب با غریب قوم و خویش است، دوتا غریب وقتی همدیگر را پیدا میکنند مثل این است که دوتا قوم و خویش هستند.

که خواهد شد بگوییدای رفیقان

رفیق بیکسان یار غریبان


[1] [یعنی] اینجا جای مناسبی نیست.

اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 145
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست