responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 137

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

آدم آورد در این دیر خراب آبادم

البته این که «آدم آورد» از نظر عارف یک نقصی است که مقدمه کمال است، یک عصیانی است که منجر به مغفرت و توبه و بازگشت میشود. اصلًا کمال آدم در عصیان بود ولی نه در عصیان از آن جهت که عصیان است. عصیان اگر عصیان باشد و متوقف بشود، آن نزول است و انحطاط و سقوط، ولی اگر منجر به توبه و بازگشت بشود، آن کمال است.

سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض

به هوای سر کوی تو برفت از یادم

آنچه که در آنجا بود همه را فراموش کردیم، حالا اینجا به جای خیلی بالاتر میرویم. در غزل دیگری همین مطلب را میگوید، و حافظ روی این مطلب خیلی تکیه دارد:

چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب

سروش عالم غیبم چه مژدهها داده است

کهای بلندنظر شاهباز سدره نشین

نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است

تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر

ندانمت که در این دامگه چه افتاده است

باز غزل دیگر:

حجاب چهره جان میشود غبار تنم [1]

خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم [2]

.


[1] تن را تشبیه کرده به غباری که روی این چهره را میگیرد.

[2] این تن را رها کنم و بروم.

اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 137
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست