responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 108

تا آنجا که میگوید:

جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست

ماه و خورشید هم این آینه میگردانند

یعنی ماه و خورشید هم آینه هستند که او را دارند نشان میدهند. آن شعر معروفش:

فاش میگویم و از گفته خود دلشادم

بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

تا میرسد به اینجا:

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

معمولًا خیال میکنند مقصودش این است که محبوبی غیر از او ندارم. این از نظر عارف شرک است. میگوید برای غیر او وجودی قائل نیستم. شبستری در اوایل گلشن راز خیلی عالی این موضوع را بحث کرده. از اشعار حافظ که از همه صریحتر به این معنا دلالت دارد غزلی است که با این شعر شروع میشود:

سحرگاهان که مخمور شبانه

گرفتم باده با چنگ و چغانه

نهادم عقل را ره توشه از می

ز شهر هستیاش کردم روانه

نگار میفروشم عشوهای داد

که ایمن گشتم از مکر زمانه

تا آنجا که میگوید:

که بندد طرف وصف از حسن شاهی

که با خود عشق ورزد جاودانه

خودش محب است، خودش هم محبوب است. از نظر عارف غیری در کار نیست.

ندیم و مطرب و ساقی همه اوست

خیال آب و گل در ره بهانه

اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 108
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست