responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 196

هستند مطرح میکرد. بوعلی که متعرض این ایراد نشده حق داشته است برای اینکه در زمان بوعلی اصلًا امکان ذاتی و امکان استعدادی و فرق ایندو با یکدیگر مطرح نبوده ولی در زمان صدرالمتألهین مطرح بوده است [1]. ما ابتدا درباره ایرادی که در اینجا باید طرح شود بحث میکنیم تا بعد ببینیم آیا میتوان به این ایراد پاسخی داد یا نه. ایراد این است که در اینجا میان امکان ذاتی و امکان استعدادی خلط شده است. شما در ابتدا میگویید این شیء قبل از حدوثش یا واجب است یا ممکن یا ممتنع. چون امکان را در مقابل وجوب و امتناع میآورید ناچار مرادتان از امکان، امکان ذاتی است. ما قبول میکنیم که شیء قبل از حدوثش هم امکان ذاتی دارد. بعد میگویید این امکان که در زمان قبل وجود داشته است جوهر است یا عرض؟ جوهر که نیست چون این امکان محل میخواهد و آن محل، ماده است. خود شما در جواب متکلمین در باب امکان گفتید که امکان ذاتی از اعتبارات عقلیه است یعنی از «معقولات ثانیه» است. شما در مورد معقولات ثانیه قائلید که ظرف عروض، ذهن است و ظرف اتصاف، خارج است، یعنی معقولات ثانیه در خارج عروض ندارند و وجودی غیر از وجود


[1]. از جمله مسائلی در کلمات صدرالمتألهین که ما هنوز نتوانستهایم جازم بشویم که ایشان نظر واحد انتخاب کرده است در مورد امکان استعدادی است. ایشان در اسفار در شانزده موضع یا بیشتر راجع به امکان استعدادی بحث کرده است. از بعضی کلمات ایشان همان چیزی ظاهر میشود که از منظومه نقل کردم یعنی امکان ذاتی و امکان استعدادی دو چیز هستند و اشتراکشان در لفظ است (همه حرفهایی که منظومه در این مورد میگوید مال یک فصل از اسفار است) و در جاهای دیگر ایشان صریحاً میگوید که امکان استعدادی نوعی از امکان ذاتی است. به نظر میرسد که صدرالمتألهین یک نظر واحد در همه کلماتش راجع به امکان استعدادی که آیا قسمی از امکان ذاتی است یا با امکان ذاتی اشتراک لفظی دارد انتخاب نکرده است که این مطلب باید بحث شود.

سؤال: در مورد حدوث زمانی عالم چگونه میتوان امکان را معنا کرد با توجه به اینکه عالم از «عدم» به «وجود» آمده است؟.

استاد: اگر مرادتان از حدوث زمانی عالم این است که عالم در یک زمانی نبود و بعد حادث شد حکما این را قبول ندارند. آنها میگویند عالم حادث زمانی است به این معنا که تمام اجزاء عالم حادث زمانی است ولی سلسله حادثهای زمانی هم اول ندارد؛ تا ازل که شما بروید فعل و کار خدا هیچ وقت تعطیل نبوده و او دائم الفضل بوده است و محال است که غیر از این باشد. متکلمین میگویند خداوند در ازل بلافعل بوده است و در ابد هم به یک معنا بلافعل خواهد بود و در این وسطها یکمرتبه فاعل میشود.

فیلسوف این را قبول ندارد؛ اعتقاد فیلسوف این است که خداوند همانطور که در صفات دیگرش ازلی و ابدی است، در فاعلیت هم ازلی و ابدی است یعنی خداوند همیشه در کار احداث بوده است و همیشه هم در کار احداث خواهد بود.

اسم الکتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 196
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست