responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 125

«خارج» از وجود متحرک هم باشد؟ این «مغایر» آیا خارج از متحرک است یا مغایری است که در عین اینکه با متحرک مغایر است، به نوعی متحد و همراه آن است و در درون متحرک است؟ یک وقت میگوییم این جسم از آن جهت که جسم است و دارای این ابعاد، این حرکت را قبول میکند و همین جسم که متحرک است خودش هم به وجود آورنده این حرکت است؛ یعنی همان حیثیت و ذاتی که حرکت را قبول میکند، همان حیثیت و ذات، حرکت را در جسم ایجاد میکند و هیچ مغایرتی میان محرک و متحرک نیست. نظریه دیگر این است که نه، محرک باید مغایر با متحرک باشد که این خود به دو نظریه تجزیه میشود: یکی اینکه محرک مغایرِ با متحرک در عین حال با متحرک متحد است، مثلًا در این متحرک حلول دارد به این معنا که آن قوه محرک در درون خود متحرک است که این قوه درونی در اصطلاح حکمای ما گاهی «صورت نوعیه» نامیده میشود و گاهی طبیعت [1].

نظریه دیگر این است که جسم نیازمند به محرکی است مغایر و خارج از وجود جسم، مثل ضربهای که از خارج بر یک جسم وارد میآید و آن را به حرکت در میآورد. این نکته بسیار حساسی است که باید به آن توجه کنیم.

گفتیم که امروزیها میگویند ارسطو قائل بوده است که هر متحرکی نیازمند به محرکی است. تا اینجا را گفتیم که ما هم قبول داریم. ولی علمای ما به نوعی حرف ارسطو را تفسیر کردهاند و علمای جدید به نوعی دیگر. آنطور که اینها تفسیر کردهاند ایرادهای زیادی بر ارسطو وارد است و آنطور که علمای ما تفسیر کردهاند آن ایرادها وارد نیست. علمای امروز میگویند که ارسطو معتقد بوده است که هر متحرکی نیازمند به محرکی است مغایر و خارج از وجود آن. ما که نمیتوانیم باور کنیم که ارسطو چنین نظریهای داشته است، یعنی اگر این جسم حرکت میکند نیرویی از خارج باید وارد بیاید تا این جسم را به حرکت دربیاورد. استنباط علمای ما، هم از خود مسئله و هم از نظریه ارسطو این است که هر متحرکی نیازمند به محرکی است مغایر ولی نه خارج، بلکه متحد با متحرک و در درون متحرک که آن را به اعتباری طبیعت و به اعتبار دیگر صورت نوعیه و به اعتبار سوم قوه میگویند. این مطلب را به خاطر داشته باشید که در بحثهای آینده خیلی مفید خواهد بود [2].


[1]. طبیعت یا صورت نوعیه آن نیرویی است که مبدأ آثار در اجسام است و همان نیروست که حکما آن را مبدأ تنوع اشیاء که در جسمیت با یکدیگر شریک هستند میدانند.

[2]. سؤال: آیا با این بیان که محرک داخل در متحرک است اثبات محرک اول اشکال پیدا نمیکند؟.

اسم الکتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 125
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست