responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پانزده گفتار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 205

آقا آمدهاند که بار دیگر خداحافظی کنند ولی وقتی بیرون آمدند اسب پدر را دیدند در حالی که یالش غرق در خون است و زینش واژگون. اینجا بود که این بچهها دور این اسب را گرفتند و مانند هر مصیبتزدهای شروع کردند به ناله کردن و فریاد کردن. اباعبداللَّه دختر عزیزی دارد که او را خیلی دوست میدارد و آن دختر هم پدر را فوقالعاده دوست میدارد. این دخترک وقتی که آمد جملههایی با خودش میگفت. گویی که این اسب را خطاب کرده است. یک دختری که خیلی پدرش را دوست دارد و خودش را فراموش میکند (آنها به یاد تشنگی خودشان نبودند ولی به یاد تشنگی اباعبداللَّه بودند) به اسب میگوید: یا جَوادَ ابی هَلْ سُقِی ابی امْ قُتِلَ ابی عَطْشاناً من میدانم پدرم با لب تشنه بود، من نمیدانم پدرم را با لب تشنه کشتند یا سیرابش کردند وَ اسْرَعَ فَرَسُک شارِداً مُحَمْحِماً باکیاً، فَلَمّا رَأَینَ النِّساءُ ... امام زمان صلواتاللَّه علیه همین منظره را مرثیهخوانی میکند، میگوید: جد بزرگوار! آن وقتی که اسب تو آمد در حالی که فریاد میکشید و همینکه زن و بچه تو اسب تو را به این حال دیدند روانه قتلگاه شدند. خَرَجْنَ حَواسِرَ مُسَلَّباتٍ حافیاتٍ باکیاتٍ. آمدند ببینند آقا در چه حالی است. میدانید وقتی آمدند آقا را در چه حالی دیدند؟ در حالی دیدند که شمر روی سینه اباعبداللَّه نشسته بود.

و لا حول و لا قوة الّا باللَّه العلی العظیم و صلّی اللَّه علی محمّد و آله الطاهرین.

نسئلک اللّهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الاعزّ الاجلّ الاکرم یا اللَّه ...

خدایا عاقبت امر همه ما را ختم به خیر بفرما، ما را به حقایق دین مقدس اسلام آشنا کن، شعارهای اسلامی را در میان ما

اسم الکتاب : پانزده گفتار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 205
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست