اسم الکتاب : تفسیر و مفسران المؤلف : معرفت، محمدهادی الجزء : 1 صفحة : 49
تنزیل و تأویل را- با هم- برای ایشان فراهم ساخته است. البته قبول داریم که راسخان در علم نیز، در آغاز برخورد با متشابهات درنگی ژرف اندیشانه میکنند؛ زیرا متشابه نسبت به همه متشابه است، ولی آنان در پرتو تلاشهای خود برای کشف مقصود و برگرداندن آن به آیات محکم- در نهایت- به فهم آن نایل میآیند. بنابراین ناتوانی آنان در ابتدای کار، از برکت علم راسخ آنان است؛ زیرا میدانند: آیه متشابه، کلامی است صادر شده از جانب همان کسی که آیه محکم را نازل کرده است؛ لذا عطش آنان نسبت به فهم آن، در پرتو ژرفاندیشی و مدد جستن از خدا بیشتر میشود؛ زیرا هر کس در رسیدن به هدفی کوشا باشد، به خواست خدا بدان خواهد رسید (من جدّ و جد). پس وجه تناسب اینکه امام علیه السّلام در خصوص صفات خدا به این آیه استشهاد کردند، ناتوانی ابتداییای است که راسخان در علم در ابتدای برخوردشان با متشابهات به آن معترفند، هر چند، نتیجه متفاوت است. ابن ابی الحدید میگوید: «برخی از قاریان، در آیه بر کلمه «إلّا اللّه» وقف کردهاند و برخی وقف نکردهاند، و این قول قویتر است؛ زیرا اگر تأویل متشابه را جز خدا کسی نداند، انزال این قبیل آیات و مخاطب قرار دادن مکلّفین بر آن بیهوده خواهد بود، بلکه بالاتر، به این میماند که عرب را با زبانی دیگر مورد خطاب قرار دهیم که قبح چنین کاری بر همگان معلوم است. و اما محلّ «یقولون» از نظر اعراب، میتواند نصب باشد تا حال «راسخین» باشد و میتواند کلامی مستأنف و مستقل باشد؛ به این معنا که این دانایان به تأویل میگویند: به آن ایمان آوردیم. روایت شده که ابن عباس آیهای را تأویل کرد؛ مردی از صحابه گفت: «و ما یعلم تأویله إلّا اللّه»، ابن عباس گفت: «و الرّاسخون فی العلم»؛ و من از جمله راسخان هستم» [1]. به هنگام بحث از متشابهات قرآن، به تفصیل درباره این آیه سخن گفتیم. [2] [1] شرح نهج البلاغه، ج 6، ص 404 و 405. [2] التمهید، ج 3، ص 49- 35.
اسم الکتاب : تفسیر و مفسران المؤلف : معرفت، محمدهادی الجزء : 1 صفحة : 49