اسم الکتاب : تفسیر و مفسران المؤلف : معرفت، محمدهادی الجزء : 1 صفحة : 283
نه رأی و اجتهاد. ابن جریر طبری از مسروق بن أجدع نقل کرده میگوید: عبد اللّه بن مسعود گفت: قسم به خدایی که جز او کسی نیست، آیهای از قرآن نازل نشده مگر اینکه میدانم درباره چه کسی و کجا نازل شده است و اگر کسی را بیابم که نسبت به کتاب خدا از من داناتر باشد، هر چند راه دور باشد نزد او خواهم رفت. همچنین میگوید: هر یک از صحابه که ده آیه میآموخت، تا هنگامی که معنای آن و نحوه عمل به آن را فرا نمیگرفت، از آنها نمیگذشت.- نیز میگوید:- سرآمد مفسران از صحابه اولا علی علیه السّلام و سپس ابن عباس است که خود را فقط برای همین کار آماده کرده بود و تفسیر به جای مانده از او گرچه بیشتر از علی علیه السّلام است، ولی ابن عباس اندوخته خود را در تفسیر از علی دریافت کرده است. پس از وی عبد اللّه بن عمرو بن العاص است همچنین آنچه از دیگر صحابه رسیده است جملگی نیکو و مقدم بر گفتار دیگران است» [1]. زرکشی در پایان میگوید: «آیات قرآن بر دو قسم است: برخی تفسیر آن از طریق روایت از افرادی که تفسیر آنان معتبر است به دست ما رسیده و برخی دیگر نه. آن بخشی که به ما رسیده خود سه نوع است: بخشی از آیات که تفسیر آن یا از شخص پیامبر و یا صحابه و یا چهرههای برجسته تابعان به ما رسیده است؛ در صورتی که تفسیر از خود پیامبر باشد تنها درباره صحت سند بحث میشود و در صورت دوم باید تفسیر صحابی مورد بررسی قرار گیرد؛ اگر آیه را با توجه به لغت و شناخت زبان عرب تفسیر کرده، چون خود، اهل لغت است قطعا سخن او قابل اعتماد است و اگر هم آیه را از راه شناسایی اسباب نزول یا قرائنی که خود شاهد آن بوده تفسیر کند باز هم پذیرفته است. اما اگر اقوال گروهی از صحابه با هم تعارض کند، چنانچه جمع بین اقوال، ممکن باشد که همان (را میپسندند) و گر نه قول ابن عباس مقدم است» [2]. در آینده نیز سخن زرکشی را درباره رجوع به تابعان خواهیم آورد. آنچه تا کنون گفته شد مقتضای هماهنگی بحث در این زمینه بود. صاحب نظران و دانشمندان مذهب در این باره بر آنند که تفسیر منقول از صحابی- هر چند بلند مرتبه و جلیل القدر باشد- موقوف است و اسناد آن به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله- تا زمانی که خود [1] البرهان، ج 2، ص 157- 156. [2] همان، ج 2، ص 172.
اسم الکتاب : تفسیر و مفسران المؤلف : معرفت، محمدهادی الجزء : 1 صفحة : 283