بيشترينشان- آگاهى داده و بيان چگونگى آماده ساختن و تلافى آن
زيانى را كه در فعل- غير از بيمارى و رشد- نهاده شده است بيان داشته و آن
سودى كه در نهاده شده مىباشد به نام فعل نيك و تثبت است.
8/ 10 و گروهى برتر هستند كه اقتضاى ذوق [كشف] و شهودشان معرفت و
شناخت اين امر است كه: سببها و شروط و وسايط، جز تعينى از تعينات حق سبحان
نيست و آن فعل وحدانى و يگانه خداوند متعال است كه از جهت هر تعينى- به حسب
امر مقتضى تعين- آن گونه كه بوده به او باز مىگردد، و اين نسبت فعل ظاهرا
به او حكم فعل و نتيجه آن به حسب شهود و شناختش و نسبتش به فعل اصلى و
احديت تدبير و تغيير و رنگ پذيرى افعال او به حكم وجوب، و علت پيش بودن علم
و موجب و مقتضاى آن به واسطه ضعف آن و يا عدمش است كه به او ارتباط
مىيابد.
9/ 10 و هر كس كه اين مشهد را نچشيده [و نرسيده] و آگاهى بر آن
نيافته باشد، راز بيان الهى را كه فرمود: وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ
لكِنَّ الله رَمى [انفال/ 17: تو نينداختى هنگامى كه انداختى بلكه خدا بود
كه انداخت] و همچنين راز بيان ديگر الهى را كه فرمود: إِنَّ الَّذِينَ
يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ الله [فتح/ 10: كسانى كه با تو بيعت
مىكنند در واقع با خدا بيعت مىكنند] و همين طور راز بيان رسول خدا صلى
الله عليه و آله را كه فرمود: خدا بر زبان بندهاش مىگويد:
سمع الله لمن حمده [خداوند شنيد آن كس كه ستايشش را كرد] و باز راز
بيان الهى را [كه در حديث قدسي] فرمود: «من گوش و چشم و دست و پاى او [:
بنده واصل] مىشوم، پس به من مىشنود و به من مىبيند و به من مىپويد و
به من مىدهد و مىگيرد» نفهميده است، و همچنين راز بيان ديگر الهى را هم
كه بعد از همه اينهاست نفهميده كه فرمود: قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ الله
بِأَيْدِيكُمْ [توبه/ 14: با آنان بجنگيد كه خداوند به دستهاى شما عذابشان
مىكند]. و نمىداند كه از چه ناحيه نسبت افعال به حق تعالى- از جهت اصالت و
احديت جمع آن- درست و قابل