اسم الکتاب : تبيين براهين اثبات خدا المؤلف : جوادی آملی، عبدالله الجزء : 1 صفحة : 227
پس اوّلين مسئله فلسفي اذعان به واقعيت است و کسي که اين قضيه
را انکار نمايد ، راه بحث و گفت و گو و مسير برهان و استدلال را بر خود
بسته و برخورد عملي با آن تنها راه درمان است ؛ « آخر الدواء الکي » . 1
نکته اي که علامه طباطبايي رحمه الله در بيان خود به آن تنبه مي
دهد ، اين است که قضيه « واقعيت حق است » و همچنين قضيه « سفسطه باطل است »
، از ضرورت ازليه برخوردار است ؛ يعني جهت قضيه ضرورت وصفي ، شرطي يا ذاتي
منطقي نيست و قبول اين ادعا نيز ، نظير قبول اصل واقعيت ، به تنبه نيازمند
است ؛ يعني همان گونه که تصور واقعيت در تصديق به آن کفايت مي کند ، تصور
معناي ضرورت ازليه اصل واقعيّت در تصديق به آن کافي است .
انسان نمي تواند به تحقق سفسطه در ظرفي از ظروف و شرطي از شرايط يا
قيدي از قيود حکم کند ، زيرا شرط ، قيد و ظرف ، هر يک واقعيتي است که بر
بطلان سفسطه که نافي واقعيت است ، گواهي مي دهد .
اگر واقعيت در شرطي از شرايط ، در يک آغاز ، در يک انجام يا در يک
فرض خاص زايل شده باشد ، از دو حال بيرون نيست ، يا زوال آن واقعيت ندارد و
به دروغ و مجاز گفته مي شود واقعيت از بين رفت ، پس در اين حال واقعيت
محفوظ است و از بين نرفت يا آن که زوال آن واقعيت دارد ؛ يعني واقعاً
واقعيت از بين رفت ، باز در اين حال ، ثبوت اصل واقعيت مورد اذعان خواهد
بود ، زيرا فرض در اين است که واقعاً واقعيت از بين رفت ، بنابر اين زوال
آن به عنوان يک امر واقعي ، از حضور واقعيت حکايت مي کند ، پس بطلان سفسطه و
اذعان به واقعيت در همه حال صادق بوده و فرضي که بتوان از زوال واقعيت در
آن خبر داد ، ممکن نيست .
قضيه اي که به گونه اي عهده دار نفي واقعيت باشد ، قضيه اي است که در هيچ
[1] سفينة البحار ، ج 7 ، ص 550 ، در ميان اعراب مثلي است .
اسم الکتاب : تبيين براهين اثبات خدا المؤلف : جوادی آملی، عبدالله الجزء : 1 صفحة : 227