اسم الکتاب : تبيين براهين اثبات خدا المؤلف : جوادی آملی، عبدالله الجزء : 1 صفحة : 149
منشأ اثر است و موجود ذهني بي اثر . شئ واحد که عين منشأ اثر
بودن است ، هرگز بي اثر نخواهد بود ، از اين رو هيچ گاه ذهن کنه ذات و نفس
حقيقت آن چيز را ادراک نمي کند ، بلکه نفس تنها مي تواند پس از ادراک حضوري
، مفهومي از آن را اتخاذ کرده و از طريق آن مفهوم که مي تواند در نهايتِ
بداهت نيز باشد ، از آن واقعيت خارجي که در غايتِ خفاست ، حکايت کند .
مانند اصل واقعيت و هستي که کنه ذات آن براي ذهن در غايت خفا و مفهوم آن
بديهي و اوّلي است .
حکيم سبزواري در مورد واقعيت هستي و مفهوم ذهني آن مي گويد :
مفهومه من أعرف الأشياء *** و کنهه في غاية الخفاء[1]
چيزي که نفس ماهيت و حقيقت آن به ذهن منتقل مي شود و ذهن مي
تواند به کنه ذات آن راه يابد ، بر فرض که حادث نبوده و جاودانه و قديم
باشد ، به دليل اينکه گاه به وجود خارجي و گاه با حفظ حقيقت و ذات ماهوي
خود به وجود ذهني موجود مي شود ، قابل تفکيک از واقعيت و هستي خارجي بوده و
در حوزه ذات ماهوي آن ، هستي يا نيستي مأخوذ نيست و اين مسئله نشان دهنده
آن است که نسبت آن شئ ماهوي به وجود و عدم مساوي ، و در نتيجه ممکن است .
احتياج ممکن به واجب و اثبات واجب با ممکن
شيئي که هستي يا نيستي در ذات او مأخوذ نيست و نسبت ذات آن به
وجود و عدم يکسان است ، به ذات خود نمي تواند موجود يا معدوم شود ؛ يعني
ذات آن با صرف نظر از يک عامل خارجي که هستي يا نيستي را براي آن ضروري
کرده و آن را به يکي از آن دو متصف بگرداند ، نمي تواند موجود يا معدوم شود
، زيرا در غير اين صورت ، لازم است شئ در حالي که نسبت به وجود و عدم
تساوي دارد ، اقتضاي وجود يا