و همين نحوه گفتار تفتازانى را در كلام ارموى ( قاضى سراج الدين محمود بن ابى بكر ارموى متوفى 682 ه , كشف الظنون ج 2 ص 1715 ) پيش از وى در ديباچه مطالع الانوار ملاحظه مى فرمايد كه گفت( : و بعد فهذا مختصر فى العلوم الحقيقية و المعارف الالهية سميتة بمطالع الانوار و رتبته على طرفين الاول فى المنطق , و الثانى اربعة اقسام : الاول فى الامور العامة , و الثانى فى الجواهر الخاصة , و الثالث فى الاعراض خاصة , و الرابع فى العلم الالهى خاصة) . . . . اين مطالع همان است كه قطب رازى قسمت منطق آن را شرح كرده است و به شرح مطالع شهرت دارد و كتاب درسى در حوزه هاى علمى بود .

و همچنين شيخ اشراقى سهروردى با اين كه خود عارف مرتاض و سالك ممتاز است , پيش از حكمت اشراق يك دوره منطق را مدخل آن قرار داده است كه هر دو را ملا قطب شيرازى شرح كرده است , و استاد علامه طباطبايى از اساتيد خود نقل مى فرمود كه شرح قطب تقرير درس خواجه طوسى است .

و همچنين مؤلفات بسيار ديگر كه ذكر آنها به طول مى انجامد , تا نوبت رسيد به حكيم متاله ملا هادى سبزوارى صاحب لئالى منتظمه در منطق , و غرر الفرائد در حكمت كه خود ناظم و شارح و محشى آن دو اثر گرانقدر است . لئالى را در مقدمه غرر قرار داده است , بلكه لئالى را به بحار تشبيه كرد و غرر را مستخرج از آن , چنانكه در ديباچه لئالى گفت :

ينتفع الكل بذى الموائد *** من ذى البحار غرر الفرائد

نگارنده چندين دوره شرح لئالى را در تهران و قم تدريس كرده است , و هر دوره بر آن تعليقاتى فزوده است و مطالبى گرد آورده است تا اينكه مجموع آن به نام نثرالدرارى على نظم اللئالى به زينت چاپ آراسته شده است و نزديك است كه در دست نشر بيفتد .

در شيوه پسنديده و روش خجسته ياد شده , هدف اين بزرگان جواب عملى به