اسم الکتاب : درسهائي از نهج البلاغه المؤلف : الخامنئي، السيد علي الجزء : 1 صفحة : 73
ميان دو قشر وجود ندارد , كه البته اگر در جامعه اى امتياز قانونى وجود داشته
باشد بر مى گردد به يك فلسفه به يك جهان بينى , مثل كاستها در دوران ساسانى و
دوران انديشه هاى غلط زرتشتى آن روزگار . كسى با كلمه طبقه مخالف نيست . با
مفهوم بى طبقه هم مخالف نيست , البته بى طبقه به معناى اين نيست , كه مردم
همه پول به يك اندازه گيرشان مى آيد , ثروت همه يك اندازه باشد . نخير معناى
بى طبقه اين است كه وقتى شما بر بنده ترجيح قانونى نداشته باشيد و هر دو از
فرصتها و اختيارات جامعه يكسان بهره مند شويم . در چنين شرايطى , و در ميدان
وسيع زندگى و جامعه همان اندازه بهره مند مى شويد كه من , نه بيشتر از من , هر
دو ميدويم , و اگر شما بيشتر از من جون داشتى همت داشتى , عقل داشتى و بيشتر
دويدى , بيشتر گيرت آمد , مال خودت است و كسى هم نمى گويد به من بده , البته
اگر فاصله من و شما زياد باشد مى گويند كمكش كن ( ارفاق ) , اسلام مى گويد
فرصتها و امكانات بطور برابر و مساوى ميان همه افراد تقسيم مى شود . همه امكان
با سواد شدن , امكان هوشمند شدن , كارگير آوردن , خوب كار كردن , و . . . را
دارند حال اگر در صورت تساوى امكانات , بنده تنبلى كردم و شما زرنگى كرديد ,
خيلى خوب ! نوش جانتان ! مى گويند شما بايد هر چه گير مى آوريد در اين صندوق
بريزيد و اين تنبل هم هر چه گير مى آورد در اين صندوق بريزد . بعد معدل گيرى
كنند , خير ! چنين چيزى در اسلام نيست لذا در اسلام تلاش و كار آزاد است . بر
خلاف جوامع سوسياليستى كه تلاش و كار آزاد نيست و همه در كارهاى توليدى و
خدمات در استخدام دولت هستند , و اين جامعه بى طبقه است , ولى با يك
اسم الکتاب : درسهائي از نهج البلاغه المؤلف : الخامنئي، السيد علي الجزء : 1 صفحة : 73