اسم الکتاب : درسهائي از نهج البلاغه المؤلف : الخامنئي، السيد علي الجزء : 1 صفحة : 54
هم براى او آرمان است . در حال حاضر اين آرمانها هستند كه جامعه امروز را در
مقابل جامعه ديروز بى آرمان قرار مى دهند . جامعه بى آرمان جامعه ايست كه حفظ
آرمان خواهى در او نيست , چنين جامعه اى يك جامعه گمراه است . پس گمراهى كه
در دوران جاهلى , يعنى قبل از بعثت ها و قبل از انقلاب انبياء وجود داشته ,
مظهر اولش عبارتست از نداشتن حس آرمان خواهى . مردم سرگيجه داشتند , دور
خودشان دور مى زدند , بقول روايت
كحماره الطاعونه
مثل چهارپايى كه سنگ آسياب را مى چرخاند , مرتب حركت مى كند و مرتب هم
همانجا است , شايد روزى ده كيلومتر , پانزده كيلومتر اين حيوان راه مى رود ,
اما از اين چهار ديوار يك قدم حتى فراتر نمى گذارد دائما توقف و در جا . اين
يك نشانه ديگر گمراهى تباه . از اين بدترش اينست كه , دنبال آرمانهاى تباه
گر , آرمانهاى ويرانگر حركت كند . وقتى يك انسان در يك جامعه آرمان ندارد
دنبال پر كردن ضرورتهاى نقد زندگى است . اما ديگرى مى بينيد كه از اين ضرورت هاى
نقد زندگى , بلند پروازانه تر مى انديشد و حركت مى كند . ( دنبال چه مى گردد
؟ ) در دوران جاهلى , دنبال نخست وزير شدن , دنبال وزير شدن و اين چيزها كه ,
آرمان هاى آن جامعه هستند مى رود . يعنى فرق بين يك جوان محصل معمولى در دوران
جاهلى كه , مى خواهد درسش را بخواند , بعد هم يك شغلى پيدا كند و مشغول زندگى
معمولى و روزمره اش بشود و نانى بدست بياورد , با جوانى كه به نان معمولى
بخور و نمير زندگيش قانع نيست بلكه سعى دارد يك كسى بشود , يك رئيسى بشود ,
يا برسد به يك مقام بالائى . فرق اين دو , فرق بين آنكسى است كه در يك بيابان
گمراهى دائما درجا
اسم الکتاب : درسهائي از نهج البلاغه المؤلف : الخامنئي، السيد علي الجزء : 1 صفحة : 54