اسم الکتاب : درسهائي از نهج البلاغه المؤلف : الخامنئي، السيد علي الجزء : 1 صفحة : 126
مدرس يك پيامى داشت در زمان اختناق رضا خانى . سياست موازنه منفى يا به
تعبير خود و عدمى يعنى نه به شرق باج دهيم و نه به غرب , پيام او بود ,
پيام سياسى و اجتماعى . مى گفت نبايد دين از سياست جدا شود . او را
گرفتند , دهنش را بستند , تبعيدش كردند , به او زهر دادند و با عمامه اش او
را خفه كردند ( و قبر او هم اكنون در كنار مزرعه كوچكى در كاشمر است . در
قبرستان ) او رفت و تمام شد و در بيابانها او را به زير خاك كردند . . . اما
بتدريج پس از او در زمان دكتر مصدق يكى از حرفهايش زنده شد . همان موازه منفى
, يعنى نه اين و نه آن ( قبلا هم اين و هم آن بود , يك امتياز به رويتر مى دادند
و در مقابل روسها حق خود را مطالبه مى كردند . باز انگليسها امتياز مى خواستند و
بعد روسها . . . در 1919 وثوق الدوله طى قرار دادى جنوب را به انگليس داد و
روسها اعتراض كردند و در مقابل شمال را هم به آنان داد موازنه مثبت ) مدرس
گفت نه اين و نه آن . بعد از فوت او , پس از 18 يا 20 سال , حرف او زنده
شد . همينطور حرف سيد جمال و . . . همان پيام آوران حق و عدل و سخنوران دلسوز
. عمده اين بود كه اينان , شجاعت و شهامت و فداكارى داشتند كه حرفشان را بزنند
و خطشان را بنگارند . اين پيام كه نوشته ميشد كارشان تمام ميشد . حالا اگر
ميگذاشتند كه اين پيام را خود در جامعه عمل كند چه بهتر .
كفى آب خوردن پس از بد سگال *** به از عمر هفتاد و هشتاد سال
چه بهتر كه انسان پس از رنج و زحمت ببيند كه فرعون به درك واصل شد و مردم
آزاد شدند , اما اگر هم نشد چيزى از او كم نشده نوشته و در تاريخ ثابت مانده
است .
اسم الکتاب : درسهائي از نهج البلاغه المؤلف : الخامنئي، السيد علي الجزء : 1 صفحة : 126