اسم الکتاب : مباني نظري تجربه ديني المؤلف : الشیرواني، علی الجزء : 1 صفحة : 78
ديگر اديان را، چنان كه ميان دينپژوهان مسيحى مرسوم بود، مسلّم
نمىدارد، بلكه به عكس، با همدلى هرچه بيشتر مىكوشد به درونِ پديدارهاى
ديگر اديان نفوذ كرده، جوهره اصلى آنها را كه به اعتقاد او مشترك ميان همه
اديان است، كشف كند. همانگونه كه آموند اظهار داشته، اتو خود را تلاشگرى
مىبيند كه كاملاً تا آنجا كه امكان دارد، در پِى روشن ساختن معناى
دادههاى دينى، براى معتقدان و عملكنندگان به آن است.[1] همدلى اتو با
ديگر اديان و حتى اعتقاد به آنكه همه اين اديان، منشأ و ريشه واحدى در
وجود انسان دارند، موجب بدبينىِ جامعه مسيحيت به او شد و از مهمترين عوامل
كم توجهى به اتو، در مقايسه با كارل بارت، متكلم معاصر وى، به شمار
مىرود.[2]
هشتم، اتو براى آگاهى از ساختار ماهوى و معنايى دين، تلاش فراوانى
از خود نشان مىدهد. به اعتقاد او عنصر عام مينوى، مقوله پيشينِ معنا و
ارزش به شمار مىرود. او با تأكيد بر اين جنبه غيراخلاقى و غيرعقلانى دين،
مىكوشد عمده معنا را در فراسوى عقلانيت و مفهوميت، كه تشكيلدهنده ماهيت
كلى تجربه دينى است، بازيابى كند.
حاصل سخن
آنچه بيان شد، نشان مىدهد كه روش پژوهشى اتو تا حد بسيارى
ويژگىهاى پديدارشناسى دين را دارد، هرچند نمىتوان او را در اين راه
كاملاً كامياب دانست. اشكال مهم كار اتو آن است كه بر اساس دستگاه فلسفىِ
خاص خود، كه بيشتر متأثر از فريس است، فرضيهاى را در باب پديدارهاى دينى
سامان داده و در سراسر پژوهش خود، به دنبال يافتن شواهد صدقى براى تأييد
اين ديدگاه است. از اين رو، همانگونه كه رافائل بيان مىدارد، اتو در
بررسى پديدارهاى تاريخى دين، گزينشى عمل مىكند، و آنچه را در تأييد
ديدگاه او است، برمىگيرد و از ديگر موارد، چشم مىپوشد.[3]
الياده نيز در يك اظهار نظر، اتو را فيلسوفى مىداند كه مستقيماً به
مدارك تاريخى دين توسل مىجويد.[4] رافائل كار اتو را الاهيات فلسفى
مىشمارد؛ زيرا على رغم تحقيقات