اسم الکتاب : مباني نظري تجربه ديني المؤلف : الشیرواني، علی الجزء : 1 صفحة : 77
نمىپسندد؛ زيرا آن را از مقوله احساس وابستگى و يكى از اصناف آن
به شمار مىآورد،[1] در حالى كه از نظر اتو، اين احساس خاص را نمىتوان از
سنخ هيچ يك از ديگر احساسهاى آدمى به شمار آورد و همين امر است كه
شناساندن آن را براى كسى كه فاقد چنين تجربهاى بوده و هست، ناممكن
مىسازد. اتو در همان آغاز مفهوم امر قدسى، بر اين نكته كه تجربه مينوى،
كاملاً منحصر به فرد است، تأكيد كرده، خوانندهاى را كه فاقد چنين تجربهاى
است، از ادامه مطالعه كتابش منع مىكند؛[2] زيرا اين كتاب به توصيف امرى
مىپردازد كه حقيقت آن، جز براى كسانى كه بهطور بىواسطه از آن
برخوردارند، مكشوف نمىگردد.
داگلاس آلن مخالفت اتو با تحويلانگارى را كه به كيفيت منحصر به
فرد تحويلناپذير و مينوى همه تجربههاى دينى ارج مىنهد، از مهمترين
خدمتهاى علمى - روش شناختى اتو به شمار مىآورد.[3] رافائل نيز اتو را پدر
سنتى مىداند كه در آن براى پديدارهاى دينى اصالت قائل است و از تحويل آن
به ديگر شؤون انسان مىپرهيزد.[4]
ششم، از جمله ويژگىهاى مهم تحقيق اتو توجه او به بُعد التفاتى
تجربه دينى است. از نظر او ساختار پيشينِ آگاهى دينى، همانا آگاهى از متعلق
مينوى و التفاتى بودن آن است. تلاش مجدانه اتو براى توصيف امر مينوى، به
عنوان متعلق تجربه دينى، از نقاط برجسته تحقيق او بهشمار مىرود. از نظر
اتو هرچند تجارب دينى از سنخ عواطف و احساسات و احوالند، اما اين احوال به
گونهاى هستند كه نوعى آگاهى و ادراك از متعلق خود (امر مينوى) را همراه
دارند، به گونهاى كه صاحب اين احوال، به نحوى صفات و ويژگىهاى آن را
مىشناسد و مىفهمد. اين شناخت، تنها از طريق برخوردارى از اين تجربه به
دست مىآيد و عقل نظرى و عملى، هيچ راهى به سوى آن ندارند.
هفتم، اتو هرچند تعلق خاطر فراوانى به مسيحيت دارد و در موارد
متعددى مىكوشد برترى اين دين را نسبت به ديگر اديان و مذاهب اثبات كند،
اما در عين حال، باطل بودنِ