اسم الکتاب : مباني نظري تجربه ديني المؤلف : الشیرواني، علی الجزء : 1 صفحة : 67
به توصيف پديدارها بپردازد و نه تبيين آنها. هرچند
پديدارشناسان دين در عمل، كمتر توانستهاند پايبندى تامى به اين امر داشته
باشند و غالباً در طبقهبندىها، نوعشناسىها و تشخيص ساختارها به تبيين و
نظريهپردازى انتزاعى متوسل شدهاند، اما همينها نيز پديدارشناسى دين را
رهيافتى ماهيتاً توصيفى و گاهى صرفاً توصيفى تلقى مىكنند. گاهى نيز
پديدارشناسان دين، ميان گردآورى و توصيف دادههاى دينى، كه عينى و علمى
است، و تعبير و تفسير معنا، كه دست كم تا حدودى ذهنى و تجويزى است، تفاوت
مىگذارند.
5. معارضه با تحويلانگارى[1] شعار پديدارشناسى «Zu den sachen»،
يعنى به سوى اشياء[2] است. پديدار شناسان با اين كلام، مخالفت خود را با
هر نوع تحويلانگارى و «فلسفههاى اين است و جز اين نيست»[3] ابراز
مىكنند. اين قبيل فلسفهها در جملاتى مانند: «قوانين منطقى، چيزى جز
قوانين نفسانى نيستند»، «قوانين اخلاقى چيزى جز تجلى خلقيات جامعه معينى
نيستند» و «احكام زيبايى چيزى جز تجلى ذوق شخصى نيستند» مطرح شدهاست.
براى آنكه پژوهشگر بتواند در حوزه تحقيق خود، با پديدارها صرفاً
به عنوان پديدار رفتار كند و بتواند صرفاً از آنچه پديدار ظاهر مىسازد،
توصيفهاى دقيقترى فراهم آورد، بايد هرگونه پيشفرض تحويلگرايانه در آن
حوزه را كنار نهد. در حوزه دينپژوهى، بسيارى از انديشمندان در اثر تحويل
پديدههاى دينى به امور غيردينى، نتوانستند از حقيقت پديدارهاى دينى آگاه
شوند. تعبير و تفسيرهاى جامعه شناسانه دوركيم و روان شناسانه فرويد،
نمونههايى از روش تحويلگرايانه در تحليل پديدارهاى دينى است.
انتقاد پديدارشناسان از تحويلانگارى، در واقع به خاطر آن است كه
گزارههاى مبنى بر اين كه «الف چيزى نيست جز همان ب» - كه مثلاً به صورت
«دين چيزى نيست جز ترس از عوامل طبيعى، يا نيروهايى كه در جامعه شكل
مىگيرد، يا تصعيد و فرافكنى آمال و آرزوها» در حوزه دينشناسى نمود
مىيابد - بدون بررسى و تحقيق علمى و به عنوان