از اين مقدمه دانسته مى شود عليرغم آنكه در اين جزوه گريزهاى مكررى از تنگناهاى فلسفى وجود دارد و در برخى موارد و از جمله در حاشيه اى كه به نقل از كتاب شريف آداب الصلاه در مراتب اخلاص آمده به كاستى و نقص ديدگاه فلسفى در تبيين كمال انسان تصريح شده است ليكن سعى بر آن بوده تا در چهار چوب اصول موضوعى فلسفى مشى شود و به همين دليل در آغاز بخش دوم بر فيض واحد الهى عنوان هستى و بود واحد اطلاق شده است

محبت حقيقى و مجازى و دروغين در فلسفه و عرفان

نكته ديگرى كه در اين مقدمه تذكر به آن خالى از فايده نيست اين است كه هستى شناسى عرفانى و فلسفى در تبيين معناى محبت و عشق حقيقى مجازى و دروغين نيز تاثير آشكار دارند

از ديدگاه فلسفى كمال انسانى تجرد عقلانى مى باشد كه با معرفت نسبت به مبادى عاليه و در راس آنها معرفت نسبت به خداوند سبحان قرين است و تجرد عقلانى به عنوان يك موجود حقيقى كه كمال واقعى نفس انسانى مى باشد محبوب حقيقى آدمى شمرده مى شود