اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد الجزء : 1 صفحة : 27
حدود اختيارات وليفقيه
براي درك انديشه «ولائي» امام در مورد ولايت فقيه هيچ
چيزمهمتر از اين نيست كه ما نظر او را درباره كلمه «مطلقه» و
محدوده(مشروطه) درست بفهميم و از هرگونه اشتباه در اين باره احتراز
كنيم،شايد گفتن اين حرف اغراق نباشد كه تصوّري كه امام از كلمه
«مطلقه»در ذهن خود داشت به منزله كليدي است كه با در دست داشتن
آن بهقسمتي از قلمرو انديشه سياسي وي كه بيشتر مورد مناقشه
قرارگرفتهميتوان وارد شد.
كلمه مطلقه در انديشه سياسي امام از دو مفهوم برخوردار
استمطلقه به مفهوم «بيقيد وبند» و «آزاد و رها» و مطلقه به معني
«شمول وعموم». با مفهوم اوّل به اندازه كافي آشنا هستيم. اين
مفهوم درحكومت استبدادي معمولاً شكل ميگيرد كه حاكم خود را آزاد و
رهااز هر قيد و بندي ميداند. اين مفهوم از مطلقه مفهومي سياسي است
كهدر فرهنگ علوم سياسي به كار برده ميشود. امام در مورد اين
مفهوماز مطلقه ميگويد:
«حكومت اسلامي هيچيك از انواع طرز حكومتهاي موجود نيستمثلاً
استبدادي نيست كه رئيس دولت مستبد و خودرأي باشد. مال وجان مردم
را به بازي بگيرد و در آن به دلخواه دخل و تصرف كند.هر كس را
ارادهاش تعلق گرفت بكشد و هر كس را خواست انعامكند هر كه را خواست
تيول بدهد و املاك و اموال ملت را به اين وآن ببخشد. رسول اكرم
(ص) و حضرت اميرالمؤمنين (ع) وساير خلفا هم چنين اختياراتي نداشتند.
حكومت اسلامي نهاستبدادي است نه مطلقه بلكه مشروطه است».
متأسفانه برخي امروزه اين كلمه را فقط در اين مفهوم به
كارميگيرند و همه جملات امام را با اين مفهوم تعبير ميكنند در
صورتيكه مفهوم كلمه مطلقه در واژه ولايت مطلقه فقيه در لسان
امام به مفهوماوّل آن يعني آزاد و رها نيست بلكه واژه مطلقه در
اينجا در لسانايشان به مفهوم دوّم آن يعني عموم و شمول است كه
يك اصطلاحفقهي است و در فرهنگ علوم فقهي بايد جستجو شود كه در
اينفرهنگ كلمه مطلقه به هيچ وجه به معني آزاد و رها نيست بلكه
نوعيعموم و شمول است. با اين حساب ميتوان در پاسخ به اين سؤال
كهفرق ميان اين مطلقه و مطلقهاي كه «شمول» از آن فهميده ميشود
درچيست؟ ميگوئيم: در اين است كه ولايت مطلقه به مفهوم دوّم
يعنيولايتي كه شامل تمام آن ولايتهائي ميشود كه بر عهده
پيامبران وامامان معصوم(ع) قرار داده شده است و هيچكدام از اين
ولايتها ازنظر گستره بر يكديگر تفاوتي ندارند. من باب مثال اگر امام
معصوم(ع) داراي چند نوع ولايت باشد ولايت فقيه نيز در اين
مورد«اطلاق» دارد يعني شامل همه اين نوع ولايتها ميگردد.
اين ولايتها بر چند نوعند؟ از نظر امام عملاً تمام ولايتهاي
اماممعصوم (ع) به فقيه منتقل ميشود؛ به جز ولايتهائي كه به
وسيله نصاختصاص به امام معصوم (ع) داده شده است كه البته فقيه
هم درزمينه حكومت و ولايت بر جامعه به آنها احتياجي ندارد. در ميان
اينولايتها ولايت در زعامت او براي حكومت كردن مسلماً مقام اول
رادارد سپس قضاوت و اجراي حدود است كه از مهمترين مسائلاستقرار
روابط اجتماعي و اقتصادي ميباشد و بقيه نيز عبارتند از:ولايت در
پذيرش، ولايت در فتوي، ولايت در تعيين موضوعات،ولايت در اذن و
نظارت، ولايت در امور حسبيه و بالاخره ولايتِتصرف در اموال و نفوس.
با اين اوصاف ميتوان تغييراتي كه برخي از افراد سعي دارند
درنحوه پندار و تصور ذهني دانشپژوهان نسبت به اين مطلب ايجاد
كنندرا به خوبي نشان داد. زيرا آنان سعي بر اين دارند كه كلمه
مطلقه را بهعنوان «فوق قانون»، «استبداد»، «خود تصميم» و... نشان
دهند كهاينگونه نيست. البته اين نكته شايان توجه است كه اگر
امام ميدانستندكه در آينده افرادي پيدا ميشوند كه از كلمه مطلقهي
فقهي همانمفهوم موجود در فرهنگ سياسي را به خورد نسلهاي بعد
ميدهند ازبه كار بردن اين كلمه اجتناب كرده و شايد كلماتي مانند
«همه جانبه» و«عامّه» را جايگزين آن مينمودند.
اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد الجزء : 1 صفحة : 27