responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد    الجزء : 1  صفحة : 17

فيكون‌).

ريشه‌ و اصل‌ همه‌ آن‌ عقايد كه‌ مهمترين‌ و باارزشترين‌ اعتقاد مااست‌ اصل‌ توحيد است‌. مطابق‌ اين‌ اصل‌ ما معتقديم‌ كه‌ خالق‌ وآفريننده‌ جهان‌ و همه‌ عوالم‌ وجود و انسان‌ تنها ذات‌ مقدس‌ خداي‌تعالي‌ است‌ كه‌ از همه‌ حقايق‌ مطلع‌ است‌ و قادر بر همه‌ چيز است‌ ومالك‌ همه‌ چيز اين‌ اصل‌ به‌ ما مي‌آموزد كه‌ انسان‌ تنها در برابر ذات‌اقدس‌ حق‌ بايد تسليم‌ باشد و از هيچ‌ انساني‌ نبايد اطاعت‌ كند مگراينكه‌ اطاعت‌ او اطاعت‌ خدا باشد.

2ـ حاكميت‌ انسان‌ بر اعمال‌ و رفتار و سرنوشت‌ خويش‌ نتيجه‌منطقي‌ اصل‌ اعتقادي‌ «آزادي‌ و اختيار» انسان‌ و حاكميت‌ شبه‌ تكويني‌وي‌ بر سرنوشت‌ خويش‌ است‌ كه‌ به‌ حكم‌ و مشيت‌ الهي‌، او آزاد ومختار و مسئول‌ و حاكم‌ بر سرنوشت‌ خويش‌ آفريده‌ شده‌ كه‌ در پرتوآن‌ به‌ او شرافت‌ و كرامت‌ ذاتي‌ و شايستگي‌ خلافت‌ الهي‌ داده‌ شده‌است‌ و هم‌ او است‌ كه‌ بايد در عمل‌ نيز اين‌ شايستگي‌ و استعداد را به‌منصه‌ بروز و ظهور برساند و جامعه‌ نمونه‌ خود را بنا كند خداوند نيزمي‌فرمايد: (ان‌الله لايغير ما بقوم‌ حتي‌ يغيرو ما بانفسم‌) و امام‌ نيز بر همين‌اعتقاد است‌ كه‌ در تبيين‌ و تفسير اين‌ آيه‌ شريفه‌ مي‌فرمايد:

«ما» در اين‌ آيه‌ يك‌ واقعيتي‌ است‌ و يك‌ دستور... قوم‌ ما يك‌تحول‌ پيدا كرد تا اين‌ تغيير حاصل‌ نشده‌ بود تغيير نفساني‌ حاصل‌نشده‌ بود اين‌ قوم‌ مورد تغيير واقعي‌ كه‌ رفتن‌ يك‌ رژيم‌ طاغوتي‌ وآمدن‌ يك‌ رژيم‌ اسلامي‌ باشد اين‌ معنا حاصل‌ نمي‌شد. پس‌ خداي‌تبارك‌ و تعالي‌ تغيير نمي‌دهد مگر اينكه‌ خودمان‌ تغيير دهيم‌خودمان‌ را، اگر خودمان‌ را تغيير داديم‌ در جانب‌ پذيرش‌ ظلم‌، يك‌ظلم‌ بر ما مسلط‌ مي‌شود. اين‌ طبيعي‌ است‌ اگر چنانچه‌ خودمان‌ راتغيير داديم‌ براي‌ دفاع‌ از كشور خودمان‌، دفاع‌ در برابر چپاولگري‌،دفاع‌ در برابر ظلم‌ و ستمگري‌، خداوند اسبابش‌ را فراهم‌ مي‌كند.

3ـ در مورد اعمال‌ انسان‌ خداوند به‌ جاي‌ اعمال‌ حاكميت‌ و ولايت‌قهري‌ و جبري‌ چون‌ سنتش‌ بر آزادي‌ و اختيار او قرارگرفته‌، نوع‌ديگري‌ از حاكميت‌ را جايگزين‌ نموده‌ است‌. اين‌ حاكميت‌ كه‌ در لسان‌انديشمندان‌ اسلامي‌ از آن‌ به‌ ولايت‌ و حاكميت‌ تشريعي‌ تعبير مي‌شوددر واقع‌ يك‌ نوع‌ حاكميت‌ غيرمستقيم‌ و ارشادي‌ خداوند بر اعمال‌ ورفتار انسانها است‌ كه‌ به‌ موجب‌ آن‌ اطاعت‌ از غيرخدا شرك‌، و كفر به‌ولايت‌ طاغوت‌ لازمه‌ ايمان‌ است‌ (و من‌ يكفر بالطاغوت‌ و يؤمن‌ بالله‌ فقداستمسك‌ بالعروه‌ الوثقي‌). اين‌ نوع‌ حاكميت‌ از دقيق‌ترين‌،ظريف‌ترين‌ و شبهه‌انگيزترين‌ مباحث‌ حاكميت‌ است‌. اين‌ قسمت‌ ازعقيده‌ امام‌ كه‌ «انسان‌ مختار و آزاد آفريده‌ شده‌ است‌ ولي‌ بايد مقيد به‌قيودي‌ باشد»، يك‌ تعبير كامل‌ اسلامي‌ است‌ كه‌ ائمه‌ مكتب‌ هدايت‌ نيزبه‌ آن‌ اعتقاد داشته‌ و بر آن‌ تأكيد ورزيده‌اند.

اين‌ عقيده‌ دلالت‌ دارد بر اين‌ كه‌ انسان‌ بايد آزاد و مستقل‌ باشد ولي‌ضرورتهايي‌ به‌ وجود مي‌آيند كه‌ محدوديتهائي‌ را براي‌ رفتاراجتماعي‌ او فراهم‌ مي‌كنند و موجب‌ مي‌شوند كه‌ از آن‌ وضع‌ آزادي‌ كه‌در اصل‌ برخوردار گرديده‌ است‌ ساقط‌ گردد. اين‌ محدوديت‌ براي‌آنكه‌ انسان‌ به‌ كمال‌ برسد لازم‌ است‌. پس‌ از اين‌ محدوديت‌ است‌ كه‌آزادي‌ ديگر افسارگسيخته‌ محض‌ نيست‌ و نمي‌توان‌ آن‌ را رفتار بي‌قيدو بند يك‌ انسان‌ مختار و خارج‌ از اجتماع‌ دانست‌. بلكه‌ آزادي‌ اكنون‌از يك‌ نوع‌ مشاركت‌ در زندگي‌ وسيعتري‌ حكايت‌ مي‌كند. در بادي‌امر چنين‌ بنظر مي‌رسد كه‌ اين‌ يك‌ تصور غيرعادي‌ از اختيار و آزادي‌انسان‌ است‌. مسلماً اين‌ آزادي‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ آن‌ آزادي‌ طبيعي‌ تفويضي‌نيست‌ كه‌ «مفوضه‌» در نظر دارند يعني‌ آزادي‌ بدين‌ معني‌ كه‌ ما هركاري‌را كه‌ در توانائي‌ داشته‌ باشيم‌ انجام‌ دهيم‌ و نيز معناي‌ آن‌ خودمختاري‌كه‌ فرد در پرتو آن‌ بتواند در مورد اعمال‌ خود قانون‌ وضع‌ كرده‌ وبراساس‌ آن‌ به‌ داوري‌ نيز بپردازد و درباره‌ خود و ديگران‌ تصميم‌بگيرد، نيز نيست‌.

هيچكدام‌ از اين‌ دو مفهوم‌ با قيد و بند و با جبر سازگار نيست‌ وهمچنين‌ با معناي‌ جبري‌ كه‌ انسان‌ هيچ‌ اختياري‌ از خود نداشته‌ و بايدتحت‌ حاكميت‌ تكويني‌ خداوند باشد نيز همخواني‌ ندارد.

امّا انسان‌ چه‌ نوع‌ ولايتي‌ را بپذيرد كه‌ حتي‌ اگر متضمن‌ محدوديتي‌باشد موجب‌ آزادي‌ انسان‌ است‌؟ مسلماً اين‌ ولايت‌ نبايد از طريق‌ يك‌شخص‌ همسان‌ بر انسان‌ تحميل‌ شود بلكه‌ ولايتي‌ است‌ كه‌ بايد انسان‌ باطيب‌ خاطر از جانب‌ خداي‌ خود بپذيرد. از اينرو آدمي‌ خود را با خالق‌خود هماهنگ‌ مي‌بيند بدون‌ آنكه‌ احساس‌ اجبار يا محدوديتي‌غيرمنطقي‌ نمايد. مسلماً چنين‌ ولايتي‌ از خداوند ناشي‌ مي‌شود و فردمي‌تواند خود را با آن‌ هماهنگ‌ ببيند. زيرا اين‌ ولايتي‌ است‌ كه‌ خالق‌ اوبرايش‌ قرار داده‌ است‌.

اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد    الجزء : 1  صفحة : 17
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست