responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تجويد و علوم قرآني المؤلف : مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 8

در هـنـگـام اخـفـاى مـيـم ، لبـهـا را به هم نزديك مى كنيم ، بحدّى كه فاصله اندكى بين دولب ، موجود باشد. در اين حال ، صوت به حالت غُنّه به ميزان دو حركت ، كشيده مى شود، مانند:

رَبَّهُمْ بِهِمْ ـ اَمْ بِهِ جِنَّةٌ ـ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ

يـادسـپـارى : مـيـان مـيـم سـاكـن اصـلى و نـون سـاكـن و تـنـويـن كـه قبل از حرف باء تبديل به ميم ساكن مى گردد، تفاوتى وجود ندارد.

O تمرين :

نـَجَّيـْنـاهـُمْ بِسَحَرٍ ـ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً ـ اَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ـ اَنْتُمْ بِهِ ـ رَبَّهُمْ مُشْفِقُونَ ـ هُمْ مِنْها ـ وَ هُمْ بـارِزُونَ ـ اَنَّهـُمْ بـادُونَ ـ لَهـُمْ مـُوسـى ـ هـُمْ بـَدَؤُوكُمْ ـ جُلُودُهُمْ ـ بَدَّلْناهُمْ ـ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ ـ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً

اظهـار

ميم ساكن در نزد بقيّه حروف ، اظهار مى گردد. بايد دقّت نمود كه ميم ساكن ، حركت نگرفته و روى آن مكث نيز نشود و در نزد دو حرف ((فاء ـ واو)) توجّه بيشترى لازم است تا ميم ساكن ، اخفا يـا ادغـام نـشـده و صـوت نـيـز قطع نگردد. بدين منظور پس از تلفّظ ميم بدون اينكه صوت ، قـطـع گردد يا لبها بشدّت از يكديگر جدا شود لبها با ظرافت به حالت اداى حرف ((فاء و واو)) درآيد، مانند:

لَكُمْ فيها ـ يَمُدَّهُمْ فى ـ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ

جمع بندى موارد غُنّه

در پـايـان ، مـوارد غُنَّه را كه در درسهاى گذشته بطور پراكنده تشريح شده ، جمع بندى مى كنيم .

1 ـ نون و ميم مشدّد، مانند:

اِنَّ ـ كُنّا ـ عَمَّ ـ اُمَّةً

2 ـ ادغام ميم ساكن در ميم ، مانند:

لَهُمْ مُوسى ـ وَ هُمْ مِنْها

3 ـ ادغام نون ساكن در چهار حرف ((يَنْمُو)) يا ((يَمُون )) مانند:

مَنْ يَشاءُ ـ مِنْ نَفْسٍ ـ مِنْ مالٍ ـ مِنْ وَلِي

4 ـ كـلّيـّه ((اخفا))ها (كه شامل اخفاى نون ساكن نزد ((حروف مابقى )) و همچنين اخفاى ميم ساكن در نزد حرف ((باء)) مى باشد)، مانند:

عَنْكُمْ ـ كُنْتُمْ ـ مِنْ بَعْدِ ـ اَمَدًا بَعيداً

مدّ و قصر

مـدّ در لغت ، به معناى ((زيادت ))، ((افزونى و كشش )) مى باشد، و در اصطلاح عبارت است از: ((امتداد و كشيدن صوت در حروف مدّى بيش از مقدار طبيعى )).

قصر در لغت ، به معناى ((كوتاهى )) و ضد مدّ مى باشد، و در اصطلاح ، عبارت است از: ((اداى حروف مدّى به اندازه طبيعى و معمولى آن )).

حروف و سبب مدّ

براى مدّ، حروف مدّى و سبب مدّ لازم است .

الف ـ حـروف مـدّى : عـبـارت اسـت از: ((الف مـاقـبـل مـفـتـوح ، يـاء ماقبل مكسور، واو ماقبل مضموم )).

ب ـ سـبـب مـدّ: عـبـارت است از ((همزه و سكون )) و تشديد هم به خاطر آنكه يك حرف ساكن در آن نهفته است ، سبب مدّ به حساب مى آيد.

چـنـانـچـه حروف مدّى ،بدون سبب باشد،يعنى بعداز آنها همزه يا سكون نباشد،((مدّ ذاتى )) نام دارد و به ميزان دو حركت كه حداقلِ كشش حروف مدّى است ، كشيده مى شود، مانند:

اتُونى ـ اُوذينا

كـشـش صـوت را در حـروف مـدّى بـه ميزان دو حركت (9) ((قصر))، و سه حركت را ((فوق قـصـر)) و چـهـار حـركـت را ((تـوسـّط)) و پـنـج حـركـت را ((فـوق تـوسـّط)) و شـش حـركـت را ((طول )) نامند.

مقدار مدّ از دو حركت ، كمتر نبوده و از شش حركت نيز بيشتر نمى باشد.

انواع مدّ

مـدّى كـه سـبـب آن هـمـزه بـاشـد، بـر دو قـسـم اسـت : ((مـدّ متّصل )) و ((مدّ منفصل )).

مدّى كه سبب آن سكون باشد نيز بر دو قسم است . ((مدّ لازم )) و ((مدّ عارض )).

الف ـ مدّ متّصل :

آن است كه حرف مدّ و همزه در يك كلمه باشد و مقدار مدّ آن از چهار تا شش حركت خواهد بود، مانند:

يَشاءُ ـ سيئَتْ ـ سُوءُ

ب ـ مـدّ منفصل :

آن است كه حرف مدّ در آخر كلمه و همزه در ابتداى كلمه بعد قرار گيرد و مقدار آن از دو تا پنج حركت مى باشد، مانند:
اسم الکتاب : تجويد و علوم قرآني المؤلف : مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 8
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست