اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد الجزء : 1 صفحة : 257
قرآن درباره پيامبرى حضرت يحيى (عليه السلام) مىفرمايد:
(به يحيى گفتيم) اى يحيى كتاب آسمانى را به جدّ و جهد و قوّت نبوّت
بگير; و به او در همان سن كودكى و صباوت ـ سه سالگى ـ حكمت و مقام نبوّت
بخشيديم. [1]
و درباره حضرت عيسى (عليه السلام) مىفرمايد:
مريم ـ پاسخ به ملامتگران را ـ بهاشاره به طفل واگذارد. آنها
گفتند ما چگونه با طفل گهوارهاى سخن بگوئيم؟ آن طفل ـ به امر خدا به زبان
آمد و ـ گفت همانا من بنده خداوندم كه مرا كتاب آسمانى و شرف نبوّت عطا
فرموده است. [2]
در روايات ائمه (عليهم السلام) درباره زندگى و امامت امام
جواد (عليه السلام) مطالب ارزندهاى بهچشم مىخورد. بسيارى از مردم و
دانشمندان پيرامون اين امر با شخص امام جواد (عليه السلام) و ديگر معصومان
(عليهم السلام) گفتوگو كردهاند. يكى از ياران امام رضا (عليه السلام)
مىگويد: در خراسان در محضر امام رضا (عليه السلام) بوديم، يكى از حاضران
به وى عرض كرد: سرور من، اگر براى شما حادثهاى رخ دهد، به چه كسى مراجعه
كنيم؟ امام (عليه السلام) فرمود: به فرزندم ابوجعفر. [3] در اين هنگام، آن
شخص كمىِ سن حضرت جواد (عليه السلام) را يادآورى كرد. امام (عليه السلام)
فرمود: خداوند عيسىبنمريم را در سنى كمتر از سن ابوجعفر، رسول و صاحب
شريعت قرار داد.
از سوى ديگر اين وجه نورانى و موهبت الهى بهطور عملى در دانش و
بينش امام جواد (عليه السلام) متبلور است. يكى از اصول پذيرفته شده تشيع
آن است كه امام به حق قادر است انواع پرسشهاى مردم را پاسخ دهد. اصلى كه
درباره همه امامان شيعه (عليهم السلام) اجرا شده است. اين اصل در طول
تاريخ، مدعيان دروغين امامت و رسالت را رسوا ساخته، حقجويان را به سرچشمه
حقيقى دانش و فضيلت رهنمون شده است. [4] امام جواد (عليه السلام) نيز با
اين اصل از سوى شيعيان مورد آزمايش قرار گرفت و مردم به صداقت و حقانيت وى
ايمان آوردند.
آگاهىهاى تاريخى درباره زندگى امام جواد (عليه السلام) چندان
گسترده نيست; زيرا از سويى محدوديتهاى سياسى، تقيه و شيوههاى پنهانى
مبارزه، سبب عدم نقل اخبار در منابع
[1] يا يحيى خُذِ الكتابَ بقوّة و اتيناه الحكم صبيّاً. (سوره مريم، آيه 12)
[2] قالوا كيف نكلم من كان فى المهد صبياً قال انى عبدالله اتانى الكتاب و جعلنى نبيّاً. (سوره مريم، آيه 29)
[3] ر.ك: اصول كافى ، ج 1، صص 384 ـ 322 و الارشاد ، ص 319.
[4] بحارالانوار ، ج 50، صص 100 ـ 99; اصول كافى ، ج 1، ص 314 و اثبات الوصية ، مسعودى، صص216 ـ 213.
اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد الجزء : 1 صفحة : 257