اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد الجزء : 1 صفحة : 210
هدفش كشتهشدن بود، با آن كه مىدانست كشته مىشود؟ [1] و بهعبارت
ديگر اگر امام (عليه السلام) پيش از حركت به سمت عراق از تحقق اين رويداد
آگاه بود، فرض پيروزى سياسى، چيرگى بر دشمن و حتى تعقيب هدف سياسى مشخص و
تشكيل حكومت، نادرست مىنمايد; به سخن ديگر، چگونه ممكن است كسى از شهادت
خود آگاه باشد و درعينحال هدف سياسى مشخصى را دنبال كند؟
در پاسخ بدين پرسش، از زواياى مختلف، ديدگاههايى ابراز شده است. اين ديدگاهها بهاختصار عبارت است از:
الف. گروهى از اساس آگاهى پيشين را انكار مىكنند، در اين صورت، تحليل سياسى مسأله با دشوارى خاصى روبهرو نمىشود.
ب. دستهاى معتقدند امام حسين (عليه السلام) به صورت كلى از
شهادت خبر داشت; ولى جزئيات زمانى و مكانى آن را نمىدانست. با اين فرض نيز
مىتوان نوعى هدف سياسى مشخص را تا قبل از رسيدن به كربلا و تطبيق آن
اخبار كلى بر حادثهاى كه در شرف انجام است در نظر گرفت، اين هدف مىتواند
تشكيل حكومت باشد.
ج. جمعى معتقدند مىتوان هدف را چنان تعريف كرد كه با اين نوع
آگاهى پيشين سازش داشته باشد. اگر هدف چيرگى بر فرمانروا باشد، به نظر
مىرسد دستكم در ظاهر با تعارض روبهرو مىشويم; ولى اگر هدف نوعى ايثار
براى به راه انداختن يك جنبش انقلابى باشد، شهادت خود يك هدف سياسى خواهد
بود. البته مشكلى كه در اينجا وجود دارد آن است كه بايد اين برداشت سياسى
را برداشت حداقل دانست; بهعبارت ديگر، قيام امام صرفاً جنبه انكار وضع
موجود دارد; اما در جهت اثبات موقعيت جديد، چيزى را اثبات نمىكند و معلوم
نيست منطق شهيد و هدفعالى شهادت تنها انكار وضع موجود، بدون طرح و تدبير
مطلوب، باشد; آن هم از شخصيتى چون امام حسين (عليه السلام) .
د. براساس ديدگاهى كه هدف امام (عليه السلام) را امر به معروف و
نهى از منكر مىداند، شامل كردن هدف امر به معروف و نهى از منكر به گرفتن
حكومت، نمىتواند گريزگاه امنى براى پرسشهاى مورد بحث باشد; زيرا در
اينصورت پرسش آغازين باقى است: با آگاهى از