اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد الجزء : 1 صفحة : 169
على (عليه السلام) در پى اصرار انبوه مردم كه متقاضى خلافت او بودند
فرمود: خداوند خود مىداند كه من به خلافت، از آن جهت كه رياست و قدرتى
است علاقه ندارم.... آن گروهى كه دنيا آنها را در خود غرق ساخته، براى
خويش املاك و نهرها و اسبان عالى و كنيزكان تهيه كردهاند، فردا وقتى همه
اينها را از آنان مىگيرم و به بيتالمال برمىگردانم و به اندازه حقشان
به آنها مىدهم، نگويند على (عليه السلام) ما را فريفت; اول، چيزى مىگفت و
اكنون گونهاى ديگر عمل مىكند. من از همين حالا برنامه روشن خود را اعلام
مىكنم.... من منكر فضيلت صحبت و سابقه خدمت افراد نيستم، اما اينها
چيزهايى است كه خداوند خود پاداش آن را خواهد داد. اين امور نبايد ملاك
تبعيض واقع شود. [1]
موانع و مشكلات حكومت على(عليه السلام)
زمانى كه على (عليه السلام) به خلافت ظاهرى رسيد، انبوهى از
دشوارىها و اوضاع آشفته سياسى كه پس از توسعه فتوحات و قتل عثمان پديد
آمده بود، آينده را تاريك تصوير مىكرد. ولى اكنون آثار منفى اجتماعى و حتى
سياسى آن چهره گشاده بود. بخشى از مشكلات آن روزگار عبارت است از:
1. عدالت اقتصادى
خليفه دوم، ديوان را براساس سوابق اسلامى افراد و تركيب قبيلهاى
قرار داده بود. درحالىكه در زمان پيامبر چنين نبود. اين وضعيت، با
بخششهاى عثمان فاصله غنى و فقير را غيرقابل تحمل كرد. خمسغنائم، ماليات و
جزيه سرزمينهاى فتح شده كه به همه مردم تعلق داشت، تنها در اختيار افراد و
گروههاى خاصى قرار مىگرفت. امام على (عليه السلام) در سخنرانى نخست خود،
سياست مالى برگرفته از سيره پيامبر (صلى الله عليه وآله) را مطرح كرد;
برترى مهاجر و انصار بر ديگران را معنوى خواند و فرمود: هركه دعوت خدا و
رسول (صلى الله عليه وآله) را بپذيرد و به قبله مسلمانان نماز گزارد، از
تمامى حقوق بهرهمند مىشود و حدود اسلام درباره همه اجرا خواهد شد.
مخالفتها از همينجا آغاز شد و امام (عليه السلام) در برابر اصحاب معترض
به اين روش
[1] ر.ك: نهجالبلاغه ، خطبه 15، 92 و 136 و الدليل على موضوعات نهجالبلاغه ، على انصاريان، صص 493 ـ 432.
اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد الجزء : 1 صفحة : 169