اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 345
برادران!
هر كسى دامنه اختلافات را سر سوزنى توسعه دهد، به مقام رهبرى- كه حافظ انسجام است-
و قطعاً به اسلام ضربه زده است. سعى كنيد اگر توهمات، برداشتهاى سوء وحرفهاى خلاف
واقعى وجود دارد، بدون اين كه به اختلافات دامن بزنيد، با منطق اسلامى و شيوهاى
درست با آن برخورد كنيد؛ و كسانى را كه از مسائل دور هستند يا- خداى ناكرده- هدف و
غرض غير شرعى دارند ارشاد كنيد. [1]
[1]. يكى از اصحاب امام صادق (ع) خدمت ايشان
رسيد و مسائلى مطرح شد. بعد آن شخص به امام (ع) عرض كرد: اگر شما يك انار را دو
نصف كنيد و بگوييد: نصف آن، حلال است و نصف ديگر حرام، من از شما سؤال نمىكنم؛
سمعاً و طاعتاً.
اصولًا
امامت در شيعه چنين معنايى دارد و نياز به رهبرى روى چنين پايهاى است و الّا اگر
هر مسألهاى كه پيش آيد بنده بگويم: چرا؟ شما بپرسيد: علت چيست؟ ديگرى بپرسد:
فلسفه چيست؟ پس اين ولايت فقيه چه معنايى خواهد داشت؟ آرى اگر بنده طلبه، كارى را
انجام دهم، شما حق داريد از من بپرسيد: چرا اين كار را كردى؟ من هم بايد به صورت
منطقى، شما را قانع كنم؛ اما در برابر امام- آن هم چنين امامى كه تاريخ نظيرش را
نديده است- جز مسأله تعبد و سمعاً و طاعتاً نبايد تزلزلى در ذهن كسى به وجود بيايد
كه چرا اين طور شد؟ بالاخره ولى فقيه عادل است. معناى اين كه اسلام اينقدر دم از
عدالت مىزند اين است كه اگر در كسى روحيه عدالت نباشد، امكان دارد حساب خردهاى
دركار باشد و او بخواهد آن را تسويه كند؛ اما كسى كه عادل و بلكه بالاتر از عدالت
است و ما- البته عقيده شخص خودم را در اين رابطه عرض مىكنم- اورا تالى تلو عصمت
مىدانيم، ديگر مشكلى ندارد؛ يعنى اطمينان داريم كه او صلاح اسلام، نظام اسلام و
انقلاب را در اين نظر و تصميم، تشخيص داده است و تشخيص او بايد مورد پيروى قرار
گيرد. ما مطمئن هستيم كه او چيزى غير از حفظ نظام، انقلاب و مسائل مربوط به آن را
مد نظر قرار نمىدهد، منتها تشخيص آن با من و شما نيست بلكه تشخيصش با شخص خود
امام است. شما تصور نكنيد كه اين مسأله از نظر امام جزئى بوده است. او بيشتر از من
وشما به عمق اين مسأله و اهميت آن واقف است. وقتى هدف، اسلام و نظام اسلامى باشد،
آن هم با توطئه هايى كه توسط استكبار جهانى و مانند قضيه سلمان رشدى از راه فرهنگ
صورت مىپذيرد، پيدا است كه در مقابل چنين توطئه هايى بايد قاطع و جدى بود و در
مقابل آنها ايستادگى كرد. اگر امام در رابطه با سلمان رشدى اقدام نمىكرد، فردا
كتاب ديگرى با مطالب زنندهتر چاپ و در سراسر دنيا منتشر مىشد تصور نكنيد كه مردم
دنيا به خاطر جهالت تحت تأثير تبليغات قرار مىگيرند، بلكه تمام اديان و مذاهب
باطل در جهان پيرو و تابع دارند، زيرا آنان تبليغ كرده و براى خودشان كم يا زياد،
پيرو درست كردهاند.
مطلبى
را كه مىخواستم عرض كنم اين است: چون تمام ابعاد مسأله ولايت فقيه مورد اعتقاد و
اطمينان ما است، اگر خصوصياتش هم براى من و شما روشن نشود، هيچ اشكالى ندارد و
نبايد در رابطه با آن هيچ تزلزلى در كسى به وجود آيد. معمولًا همه شما كه ان شاء
الله به مناسبت ماه مبارك رمضان به سفر تبليغى مىرويد درباره چنين مسأله مهمى از
شما سؤال خواهد شد، شايد خودتان راه بهترى براى جواب داشته باشيد؛ اما به نظرمى
رسد كه اگر مسأله را به اين صورت با مردم مطرح كنيد هم واقعيت را گفتهايد و هم
براى آنان قابل قبول است. اصلًا صحيح نيست كه هر عوامى بگويد: علت چه بود؟ چه
لزومى دارد كه مردم علت را بفهمند؟ آن كسى كه اين كار را كرده است با توجه به علت،
آن را انجام داده است. حالا علت هر چه مىخواهد باشد؛ در حقيقت اين مانند يك سرى
از احكام شرعيه است كه فلسفه آنها تا روز قيامت هم براى ما روشن نمىشود. شما اگر
تمام عقلاى عالم را جمع كنيد و بگوييد: آيا اگر من نماز چهار ركعتى را پنج ركعت
بخوانم جرم است؟ جز اين است كه من ده دقيقه بيشتر خدا را عبادت كردهام؟ جز اين
است كه يك ركوع و دو سجده بيشتر انجام دادم؟ جز اين است كه تسبيحات را تكرار
كردهام؟ پس چرا مىگوييد: اگر نماز چهار ركعتى، پنج ركعت خوانده شود باطل است؟
آرى، علت بطلان نماز به دليل ناقص خواندن آن روشن است؛ اما چرا زياده موجب بطلان
آن شود؟ من و شما تا روز قيامت هم نمىتوانيم هيچ فلسفهاى براى آن پيدا كنيم و
علت آن به ذهنمان هم نمىآيد؛ لذا به نظر مىآيد كه مسأله را به همين صورت مطرح
كنيد تا اگر در مردم مثلًا تزلزلى وجود دارد، با اين بيان شما از تزلزل بيرون
بيايند. (اين حاشيه از متن بيانات آيت الله العظمى فاضل استفاده شده است. سيرى
كامل در اصول فقه، ج 2، ص 323، درس 136)
اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 345